فهرست مطالب
تربيت عقلاني از منظر قرآن کريم

محمد احساني


1

تربيت عقلاني از منظر قرآن کريم

محمد احساني


2


3‌


4‌


5
فهرست مطالب
سخني با خواننده. 13
مقدمه.. 17
فصل يکم: کليات و مفاهيم
طرح مسئله.. 19
پيشينه تحقيق.... 22
روش پژوهش....... 25
هدف پژوهش....... 26
مفاهيم کليدي.... 26
1. تربيت..... 26
1ـ1. کاربرد تربيت در قرآن... 29
2.‌ عقل.... 30
1ـ2. عقل نظري و عقل عملي.... 34
2ـ2. تحليل مفهوم عقل.... 36
3ـ2. سطوح عقل.... 37
^6^
3. تربيت عقلاني.... 39
4. واژگان نزديک به ‌معناي عقل.... 39
1ـ4. لُبّ..... 40
2ـ4. نُهيه.. 41
3ـ4. حِجْر... 41
4ـ4. قلب..... 42
5ـ4. بصيرت..... 42
6ـ4. عِلْم... 43
7-4. حکمت..... 44
8ـ4. فقْه.. 45
9ـ4. فِکْر... 46
10ـ4. ذِکْر... 46
5. واژگان متضاد با عقل.... 49
1ـ5. جهل.... 50
2ـ5. سَفَه.. 50
3ـ5. حُمق.... 51
4ـ5. جُنون... 52
5ـ5. صُمّ و بُکم و عُمي.... 53
6. کاربرد عقل در قرآن... 54
فصل دوم: مباني تربيت عقلاني
مفهوم‌شناسي مبنا.. 57
1ـ1. ويژگي‌هاي مبنا.. 58
^7^
2. هستي عقل.... 60
3. چيستي عقل.... 63
4.‌ ارزشمندي عقل.... 65
5.‌ تربيت‌پذيري عقل.... 67
6.‌ توانمندي عقل.... 70
7.‌ محدوديت‌هاي عقل.... 72
8. هدايت‌گري عقل.... 75
نتيجه‌گيري.... 79
فصل سوم: اهداف تربيت عقلاني
1. مفهوم‌شناسي هدف..... 81
1ـ1. ويژگي‌هاي هدف..... 82
2ـ1. هدف‌گذاري در تربيت عقلاني.... 83
2. اهداف مقدماتي.... 84
1ـ2. پرورش قدرت خلاقيت عقل.... 84
2ـ2. شکوفاسازي لايه‌هاي بنيادين عقل.... 88
3ـ2. پرورش قدرت تشخيص عقل.... 91
4ـ2. تقويت قدرت تصميم‌گيري بر اساس درک و تشخيص عقل.... 94
3. اهداف مياني.... 96
1ـ3. تقويت بُعد هدايت‌گري عقل.... 96
2ـ3. تقويت باورهاي ديني.... 99
1ـ2ـ3. خدا باوري.... 101
^8^
2ـ2ـ3. معادباوري.... 103
3ـ2ـ3. پيامبرشناسي.... 105
4ـ2ـ3. امام‌شناسي.... 107
5ـ2ـ3. اعتقاد به ارزش‌هاي ديني.... 109
4. هدف نهايي.... 112
1ـ4. نيل به قرب الهي.... 112
فصل چهارم: اصول تربيت عقلاني
1. مفهوم‌شناسي اصل.... 117
1ـ1. ويژگي‌هاي اصل.... 119
2. اصل زمينه‌سازي.... 120
1ـ2. آفرينش زمين و آسمان... 122
2ـ2. آفرينش برخي آفريد‌گان خاص....... 123
3ـ2. قرآن کريم... 124
4ـ2. سرگذشت پيشينيان... 126
3. اصل تفکر و تعقل.... 128
4. اصل مانع‌زدايي از رشد عقل.... 131
فصل پنجم: روش‌هاي تربيت عقلاني
1. مفهوم‌شناسي روش...... 136
2ـ1. ويژگي‌هاي روش...... 138
3ـ1.کاربرد روش‌ در تربيت عقلاني.... 139
^9^
2. استفاده از استدلال و گفتمان در تربيت عقلاني.... 140
3. مقايسه ناهمگون‌ها.. 146
4. استفاده از تمثيل و تشبيه.. 149
5. استفاده از روش حل مسئله.. 153
6. استفاده از علم‌آموزي.... 157
7.‌ استفاده از شيوه قصه‌گويي.... 160
8.‌ استفاده از شيوه تزکيه نفس....... 164
9. استفاده از شيوه هم‌نشيني با خردمندان... 167
10. استفاده از طرح سؤال... 171
1ـ10. پرسش‌هاي قرآني.... 172
2ـ10. ايجاد سؤال درباره خداوند... 173
3ـ10. ايجاد سؤال درباره جهان پس از مرگ...... 174
4ـ10. ايجاد سؤال درباره قرآن... 176
5ـ10. ايجاد سؤال درباره هدفمندي نظام جهان و انسان... 177
6ـ10. ايجاد سؤال درباره آفرينش زمين و آسمان... 178
7ـ10. ايجاد سؤال درباره خلقت انسان... 180
11. استفاده از عبرت‌آموزي.... 182
12. استفاده از يادآوري نعمت‌..... 185
13. استفاده از تجربه‌اندوزي.... 186
نتيجه.. 188
فصل ششم: عوامل تربيت عقلاني
1. عوامل عام تربيت عقلاني.... 190
^10^
1ـ1. عامل سلامت جسماني.... 190
1ـ1ـ1. تغذيه مناسب..... 192
2ـ1ـ1. بهداشت..... 196
3ـ1ـ1 .نشاط و شادابي.... 198
2ـ1. عامل اراده و اختيار.. 201
3ـ1. عامل خانواده. 203
1ـ3ـ1. نقش خانواده در تربيت عقلاني.... 205
4ـ1. عامل مدرسه.. 208
1ـ4ـ1. نقش تکميلي خانه و مدرسه در تربيت عقلاني.... 209
2ـ4ـ1. نقش معلم در تربيت عقلاني.... 210
5ـ1. عامل همسالان... 213
2. عوامل خاص تربيت عقلاني.... 217
1ـ2. عامل معارف وحياني.... 217
2ـ2. عامل افکار و باورهاي دروني.... 220
3ـ2. عامل فرهنگ جامعه.. 224
نتيجه.. 229
فصل هفتم: آثار تربيت عقلاني
1. آزادانديشي.... 232
2. پذيرش ولايت خدا. 234
3. رهايي از پذيرش سلطه غير خدا. 235
^11^
4. دشمن‌شناسي.... 237
5. قدرت تجزيه و تحليل مسائل زندگي.... 239
6. دستيابي به کمالات معنوي.... 241
7. هدايت‌يافتگي.... 243
8. سعاد‌‌تمندي و رستگاري.... 245
فصل هشتم: موانع تربيت عقلاني
1.‌ موانع دروني.... 249
1ـ1. جهل و ناداني.... 250
2ـ1.‌ حماقت و سفاهت..... 254
3ـ1.‌ غفلت و بي‌توجهي.... 256
4ـ1.‌ هواي نفس....... 259
5ـ1.‌ حسد... 261
6ـ1.‌ تکبر و خودپسندي.... 264
7ـ1.‌ خشم و غضب..... 267
8ـ1.‌ حِقد و کينه.. 271
2.‌ موانع بيروني.... 273
1ـ2.‌ وسوسه‌هاي شيطاني.... 274
2ـ2.‌ دلبستگي به دنيا.. 276
3ـ2.‌ محيط ناسالم فرهنگي.... 279
4ـ2.‌ تقليد کورکورانه.. 282
^12^
5ـ2.‌ اعتياد به مواد مخدر.. 284
نتيجه‌گيري و جمع‌بندي.... 289
کتابنامه.. 291
نمايه
آيات..... 303
روايات 313
اعلام 319
اصطلاحات 322
كتاب‏ها 327


13

سخني با خواننده

﴿ والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شيئا و جعل لکم السمع و الابصار و الا فئده لعلکم تشکرون : [1]و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج كرد؛ درحالي‌كه هيچ نمي‌دانستيد و براي شما گوش و چشم وعقل قرار داد تا شکر نعمت او را به‌جاي آوريد.

بُعد عقلاني وشناختي انسان از ابعاد اصلي و مورد وفاق همه اصحاب انديشه و مکاتب است. اين حيث از وجود انسان مورد تأکيد قرآن بوده و با واژه‌ها و تعبيرهاي گوناگون ازآن ياد شده است. مشتقات واژه عقل در قرآن 49 بار به کار رفته است. افزون بر آن، واژه‌هاي قلب، [2] قلوب، [3] فواد، [4] حجر، [5] نهي [6] و نيز مشتقات فکر، [7] و فقه، [8] درباره خرد انسان مکرر استعمال شده است. اين بُعد از وجود آدمي مايه تمايز او از حيوانات و عامل تکامل و

[1]. نحل: 78.

[2]. ق: 37. جاثيه: 23.

[3]. اعراف: 179. حج: 46.

[4]. مؤمنون: 78. سجده: 9. ملک: 23.

[5]. فجر: 5.

[6]. طه: 54 و 128.

[7]. آل عمران: 191.

[8]. انعام: 65 و 98.


14

برتري‌يافتن او بر فرشتگان است: اميرمؤمنان علي(ع) فرمود: «ان الله رکب في الملائکه عقلاً بلا شهوه و رکب في البهائم شهوه بلا عقل و رکب في بني آدم کليهما. فمن غلب عقله شهوته فهو خير من الملائکه و من غلب شهوته عقله فهو شر من البهائم» . [9] خرد منقادترين مخلوق و محبوب‌ترين بُعد

آدمي نزد خداي حکيم است و مخاطب اصلي امر و نهي و معيار پاداش

و عقاب اوست. امام باقر(ع) فرمود: «لما خلق الله العقل استنطقه، ثم قال له: أقبل فأقبل ثم قال له: ادبر فأدبر. ثم قال: و عزتي و جلالي ما خلقت خلقا

هو احب اليّ منک و لا اکملتک الا فيمن احب اما اني اياک آمر و اياک

أنهي و اياک اعاقب و اياک اُثيب» . [10] با خرد مي‌توان با فلسفه آفرينش

انسان آشنا شد و در پي آن به عبوديت خداي رحمان و کسب سعادت و بهشت برين دست يافت. از امام صادق(ع) پرسيدند: عقل چيست؟ ايشان فرمود: «ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان» . عقل با جايگاه رفيع و اهميت فوق‌العاده‌اش، زماني مي‌تواند در مسير فلسفه وجودي خود فعال

باشد که بر اساس معارف حق و حکمت‌هاي قرآني تربيت شده باشد تا

اسير بُعد حيواني نشود و در دام شهوت و غضب و وهم گرفتار نيايد و ابزار دست آنها نگردد.

در نوشته پيش‌ رو، مباني و اهداف و اصول و روش‌هاي تربيت عقلاني براساس معارف قرآني مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته و نتيجه آن به علاقه‌مندان تقديم شده است. با توجه به اينکه آثار علمي و پژوهشي همواره نيازمند تکميل و ارتقاء است و ديدگاه صاحب‌نظران، در کمال آن نقشي

[9]. محمدباقر مجلسي؛ بحارالانوار؛ ج57، ص299.

[10]. محمد كليني؛ اصول الکافي؛ ج1، ص10.


15

اساسي دارد، اميد است انديشمندان صاحب‌نظر با ژرف‌انديشي خود در رفع کاستي‌هاي آن ما را ياري دهند.

در پايان از زحمات جناب حجت‌الاسلام والمسلمين محمد احساني که تحقيق و تدوين اين مجموعه را به سفارش گروه قرآن و علوم مرکز فرهنگ و معارف قرآن به سرانجام رساندند، همچنين از زحمات جناب حجت‌الاسلام والمسلمين علي‌نقي فقيهي که ارزيابي آن را از طرف شوراي پژوهشي مرکز فرهنگ و معارف قرآن تقبل كردند و از همه کساني که در به‌ثمررسيدن اين اثر نقش داشتند، به‌ويژه حجج الاسلام آقايان علي رضايي بيرجندي، عليجان کريمي و محمدمهدي فيروزمهر تشکر مي‌کنم.

محمدصادق يوسفي‌مقدم

مدير مرکز فرهنگ و معارف قرآن


16


17

مقدمه

تربيت انسان ابعادي گوناگون، ازجمله جسماني، معنوي، عبادي، اخلاقي، عاطفي و جنسي دارد. به نظر مي‌رسد مهم‌ترين بعد آن تربيت عقلاني است؛ زيرا پرورش نيروي عقل زيربناي رشد و تکامل معنوي بشر به شمار مي‌رود. انسان با رشد عقلي، مراحل کمال را مي‌پيمايد و به تکامل جسمي و روحي دست مي‌يابد. اگر عقل آدمي شکوفا شود و کارکرد اصلي خود، يعني درک حقيقت و تشخيص خير و شر را بازيابد و به هدايت‌ انسان بپردازد، آن‌گاه مسير درست تکامل را نشان مي‌دهد و فرد را به کمال واقعي و سعادت ابدي رهنمون مي‌سازد. هيچ‌کس بدون رشد خِرَد ره به ‌جايي نبرده است و نخواهد ‌برد و حتي به لحاظ بدني نيز نامتعادل پرورش مي‌يابد؛ ازاين‌رو تربيت عقلاني از ديرباز مورد توجه فيلسوفان و رهبران ديني بوده و آنان از روزگار قديم تا امروز مردم را به خردورزي و نيک‌انديشي فراخوانده‌اند‌ و مباني و اهداف و اصول متعددي براي فرايند تربيت عقل تعريف كرده‌اند و روش‌هاي مختلفي را براي رشد خِرَد آدمي طرح و به کارگيري آنها را توصيه کرده‌اند.

عقل در حقيقت مهم‌ترين بُعد وجودي انسان است که در صورت رشد و شکوفايي، آدمي را از گمراهي نجات مي‌بخشد و به صراط مستقيم هدايت مي‌کند. بدين جهت قرآن کريم مکرر به بهره‌گيري از اين نيروي باطني فراخوانده و راه‌هايي براي تربيت آن نشان داده است. گذشته از واژگان


18

هم‌معنا يا نزديک به مفهوم عقل، نظير تفکر و تدبر و‌ تفقه،‌ مشتقات واژه عقل فراوان در قرآن به کار رفته است كه همگي انسان را به انديشه‌ورزي فرامي‌خوانند.

بديهي است بهره‌گيري از نيروي عقل در همه مردم يکسان نيست؛ زيرا آدميان داراي استعدادهاي عقلي و جسمي متفاوت هستند و شايد در ميان جمعيت کنوني دنيا دو فرد هماهنگ از همه جهات نتوان يافت. چه‌بسا عقل افرادي بر اثر هواي نفس،‌ محبت دنيا،‌ قدرت و رياست و مانند آن، غبارآلود شده و کارايي خود را از دست داده‌ و در نتيجه آنان را گمراه كرده است. هدايت و راهنمايي چنين کساني وظيفه مربيان است و آنان بايد با استفاده از روش‌هاي تربيت عقلاني قرآن کريم به کمک آنها بشتابند.

قرآن کريم همواره به شکوفاسازي خرد آدمي توجه كرده و زمينه‌هاي پرورش آن را فراهم ساخته است. اگر آيات قرآن را از منظر تربيت نيروي عقل بررسي کنيم، خواهيم ديد روش‌هاي متعددي در جهت پرورش قوه تفکر و تعقل از قرآن به‌دست مي‌آيد؛ روش‌هايي که همه انبيا براي تربيت عقل بشر از آنها بهره برده و در تحقق اين امر مهم مؤثر بوده‌اند.

در اين نوشتار به بررسي مباني، اهداف، اصول، روش‌ها، عوامل، آثار و موانع تربيت عقلاني که هم در منابع تخصصي تعليم و تربيت و هم در قرآن کريم به آنها توجه شده و در عمل به کار رفته و مفيد بوده‌ است، مي‌پردازيم.

اين مباحث قرآني را به علاقه‌مندان شکوفايي عقل بشر ارائه مي‌دهيم تا از آنها هم در رشد فکر و انديشه خود و هم در تربيت نيروي عقلاني ديگران بهره‌ گيرند. بر اين اساس نوشتار حاضر طي چند فصل، به‌ترتيب مباحث پيش‌گفته را واکاوي و عرضه مي‌کند.


19

فصل يکم :

کليات و مفاهيم

طرح مسئله

بحث درباره عقل و تربيت عقلاني از ديرزمان مطرح بوده و مي‌توان گفت پيشينه‌ آن به درازاي تاريخ زندگي بشر است. سخناني را که به صورت علمي و تقريباً نظام‌يافته درباره عقل و عقلانيت و رشد آن گفته‌اند، از زمان فيلسوفان يونان باستان مي‌توان رديابي كرد. سقراط نخستين کسي بود که با استفاده از روش پرسش و پاسخ، به تربيت نيروي عقل پرداخت. پس از او شاگردانش مسير وي را برگزيدند و پرورش نيروي تفکر مردم را در شمار برنامه‌هاي اصلي آموزش خود قرار دادند. اين مطلب از آثار افلاطون و ارسطو به‌خوبي بازيافتني است. ارسطو با روش قياس و برهان و جدل به بالندگي هر چه بيشتر عقل اهتمام ورزيد که تا امروزه شيوه او در منطق و بيان مورد استفاده اهل علم و جويندگان حقيقت معرفت است. [11]

تربيت عقلاني در دوره‌هاي پيشين سرنوشتي پرفرازونشيب داشته است [12] و بررسي همه آن در اين نوشتار نمي‌گنجد. تنها اشاره مي‌كنيم که توجه اسلام

[11]. ميرعبدالحسين نقيب‌زاده؛ فلسفه تربيت؛ ص14-32.

[12]. ر.ک: محمدسعيد بهمن‌پور؛ فراز و نشيب عقلانيت؛ نوادر، 1379.


20

به عقل و پرورش آن بيش از ديگر اديان و مکاتب مادي بوده است. قرآن در آيات گوناگون انسان را به خردورزي فراخوانده و زمينه‌هاي رشد آن را فراهم ساخته است. تفکر در آيات انفسي و آفاقي به عنوان بستر تربيت عقل همواره مورد تأکيد قرآن بوده است تا انسان با تفکر در آيات الهي به استقلال فکر و انديشه برسد.

امروزه در مغرب‌زمين از عقل‌گرايي استفاده ابزاري مي‌شود و اساسي‌ترين احکام و معارف ديني همانند قصاص و ديات را برخلاف عقل مي‌دانند و رد مي‌کنند؛ درحالي‌كه با تحليل عقلي و ژرف‌نگري در مسائل ديني، هيچ حکمي در اسلام برخلاف عقل نيست.

نکته مهم اين است که عقلانيت در اسلام و غرب تنها در عنوان مشترک است و در حقيقت و ماهيت وجه اشتراکي با هم ندارند. ازاين‌رو بايد تفاوت‌هاي عقلانيت غربي با عقل‌گرايي از منظر قرآن برجسته گردد. اين پژوهش درصدد بررسي اين موضوع با استفاده از قرآن و آراي بزرگان دين و مقايسه آن با انديشه‌هاي عقلانيت غربي است. به نظر مي‌رسد عقل و عقلانيت لايه‌ها و سطوح مختلفي دارد و بنيادي‌ترين لايه آن همان عقلي است که خير و شر را تشخيص مي‌دهد، خدا را مي‌شناسد، انسان را به عبادت خدا هدايت و تشويق مي‌کند، ارزش‌هاي ديني را بازمي‌شناسد و سرانجام آدمي را به صراط مستقيم رهنمون مي‌سازد. چنين مفهومي از عقل در فرهنگ غرب نيست و قرآن در پي تربيت اين بعد از عقل است که زمين و آسمان و شگفتي‌هاي آن دو را به انسان‌ها عرضه مي‌كند تا درباره آنها بينديشند و به آفريدگار جهان ايمان آورند. اين مطالب و تفکيک لايه‌هاي عقل و عقلانيت در جاي خود مستدل بررسي خواهند شد.

بنابراين مشکل اصلي ابهام در مفهوم عقل و عقلانيت و سوء‌استفاده از آن


21

در مسائل ديني و سياسي و اجتماعي است. ازاين‌رو پس از تعريف عقل بايستي به چگونگي تربيت آن از منظر قرآن توجه كرد و عناصر اصلي تربيت، يعني مباني، اهداف، اصول، روش‌ها، عوامل، آثار و موانع تربيت عقلاني را از قرآن کريم و منابع تخصصي استخراج و به علاقه‌مندان ارائه نمود. مشکل ديگري که با اجراي فرايند تربيت عقلاني رفع‌شدني است، تعطيل‌گذاشتن نيروي عقل و انديشه است؛ بدين معنا که اغلب مردم به‌ويژه نسل جوان به‌شايستگي در مسير هدايت و شناخت فضايل و رذايل از ميزان عقل‌ خويش بهره نمي‌گيرند. اگر آنان از عقل خود به‌خوبي بهره ببرند و مسائل را ارزيابي کنند و با آن بسنجند، دچار اشتباه و خطا نمي‌شوند؛ مثلاً اعتياد و مصرف مواد مخدّر و روان‌گردان کاري زيانبار و خلاف عقل و شرع است که اندک تأمل درباره پيامدهاي زيانبار آن عامل بازدارندگي است؛ ولي افسوس که در جوامع بشري فروغ عقل به کاستي گراييده و بهره‌گيري از هدايت‌هاي عقلاني به پايين‌ترين مراتب خود رسيده است.

هرچند محور اصلي اين پژوهش قرآن کريم است، از روايات نيز براي توضيح بيشتر و بيان مطالب استفاده خواهد شد. همچنين در تبيين مفاهيم و عناصر مورد نظر از يافته‌هاي علوم تربيتي و روان‌شناسي نيز بهره‌ خواهيم برد.

نکته شايان توجه اينکه قرآن در زمينه تربيت عقلاني دستورعمل‌هايي پرشمار و متنوع دارد؛ همچنين در روايات از تربيت عقل و چگونگي آن بسيار سخن رفته است؛ تا آنجا که بسياري از روش‌هاي تربيت عقلاني در علوم جديد ريشه در آيات و روايات دارند و در واقع برگرفته از قرآن و حديث‌اند؛ البته در تبيين و تعريف مفاهيم و تطبيق مطالب به‌دست‌آمده از متون ديني با واقعيات عيني ناگزير بايد از يافته‌هاي دانش روز استفاده کرد؛


22

چنان‌که در اغلب پژوهش‌هاي ديني و قرآني چنين کاري رايج و گاه ضروري است.

پيشينه تحقيق

درباره عقل به لحاظ فلسفي، کلامي، جامعه‌شناختي، تاريخي، فقهي و اصولي کارهاي فراواني صورت گرفته است و آثار متعددي در اين زمينه وجود دارند. هستي عقل در فلسفه [13] و نقش آن در اثبات اصول اعتقادي در علم کلام [14] و نيز عقل به عنوان يکي از ادله شرعي در فقه مطرح گشته و حجيت آن در علم اصول بررسي شده است؛‌ ولي درباره تربيت عقلاني و پرورش عقل و خرد و نيز مباني، اهداف، اصول، روش‌ها، عوامل، آثار و موانع آن از منظر قرآن کريم کاري مستقل انجام نشده است يا دست‌کم در دسترس نيست. در اينجا به سه نمونه از آثار مکتوب درباره تربيت عقلاني اشاره و کاستي‌هاي آن دو را بيان مي‌کنيم تا امتيازهاي پژوهش حاضر و ضرورت آن روشن شود:

«تربيت عقلاني» [15] نوشته جان الياس از دانشمندان غربي که ترجمه آن در چند شماره از مجله معرفت، از نشريات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني;، منتشر شده است. نويسنده مقاله (جان الياس) به پيشينه تربيت عقلاني اشاره و ديدگاه سنتي فلاسفه يونان مانند سقراط و افلاطون و ارسطو را در اين زمينه آورده است. اين فيلسوفان از بنيانگذاران تربيت عقلاني در

[13]. علي‌مراد داودي؛ عقل در حکمت مشاء (از ارسطو تا ابن سينا)؛ تهران: دهخدا، 1349.

[14]. محمدتقي مصباح يزدي؛ آموزش عقايد؛ تهران: اميرکبير، 1377.

[15]. جان الياس؛ «تربيت عقلاني» ؛ ص39ـ49.


23

برابر سوفسطاييان به شمار مي‌آيند. آنان متافيزيک به معناي ماوراي طبيعت و ارزش‌هاي ثابت را باور داشتند. سپس متفکران بعدي مانند ژاک مارتين، ماتيو آرنولد، جان نيومن و آلفرد وايتهد راه فلاسفه يونان را ادامه دادند. نويسنده تعليم و تربيت عمومي را بازشناسي‌اي از ديدگاه سنتي و پرورش‌دهنده ذهن آدمي بيان کرده است. وي ديدگاه سنتي تربيت عقلاني را به تربيت اخلاقي، عاطفي و زيبايي شناختي تعميم داده است. به نظر او در تربيت عقلاني توانايي‌هايي مانند تفکر اثربخش، تبادل فکر و انديشه، قضاوت‌هاي مناسب و تمايز ارزش‌ها بايد تقويت شود.

اين اثر هرچند درباره تربيت عقلاني نگاشته شده است، جز تشابه اسمي سنخيتي با پژوهش حاضر ندارد؛ زيرا مفهوم عقل و تربيت عقلاني مورد نظر در تحقيق کنوني (چنان‌که خواهد آمد) متفاوت با مفهوم آن در نوشته جان الياس است؛ زيرا نويسنده در اين مقاله ديدگاه ديويي در زمينه تربيت عقلاني را که ناظر به سطح و لايه ظاهري عقل [16] است، به‌اجمال طرح کرده و به‌سرعت از آن گذشته است.

2. «تربيت عقلاني» [17] نوشته محسن ايماني از آثاري است که با نگرش ديني و اسلامي تدوين شده و در باب تربيت عقلاني مطالب فراواني در زمينه پرورش فکر و عقل گرد آورده است. مطالبي درباره مفهوم‌شناسي

عقل، مراحل، عوامل، روش‌ها و موانع تربيت عقلاني با استناد به آيات و روايات در اين کتاب آمده‌اند. اين اثر يکي از منابع پژوهش حاضر است؛

ولي به لحاظ ساختار و محتوا و نيز از نظر سبک و نگارش با اين

[16]. سطوح عقل در مفهوم‌شناسي واژه «عقل» خواهد آمد که داراي چند سطح و لايه است.

[17]. محسن ايماني؛ تربيت عقلاني؛ تهران: اميرکبير، 1378.


24

نوشتار تفاوت‌هايي اساسي دارد و ازهمين‌رو ما را از اين تحقيق بي‌نياز نمي‌کند.

3. «التربيه‌العقليه» [18] اثر علي عبدالحليم محمود است که در زمينه تربيت عقلاني به زبان عربي تدوين شده است. نويسنده در اين کتاب اهداف اسلام از تربيت عقلاني، آزادي تفکر، ابزار و وسايل تربيت عقلاني در اسلام، رابطه دين و عقل، رابطه عقل و علم و آزادي عقل و علم را بررسي کرده است. اين کتاب نيز با تحقيق حاضر تشابه اسمي دارد و مطالب آن را پوشش نمي‌دهد و با هم تفاوت دارند؛ چرا که التربيه‌العقليه بر تبيين عقل و علم متمرکز شده و بيشتر از منابع جديد استفاده کرده است؛ ولي پژوهش حاضر به تربيت عقلاني از منظر قرآن اهتمام دارد.

نظر به پيشينه فوق، تحقيق حاضر جهت تربيت عقلاني ضرورت دارد. برجستگي‌هاي اين پژوهش عبارت‌اند از:

الف) تنظيم مطالب بر اساس سيستم تربيت در دانش علوم تربيتي و رعايت تقدم و تأخر منطقي در ارائه مباحث؛

ب) تبيين مطالب در قالب مباني، اهداف، اصول، روش‌ها، عوامل، آثار و موانع ترتيبي که در دانش تعليم و تربيت مورد تأييد دانشمندان اين رشته علمي است؛

ج) مفهوم‌شناسي علمي و تبيين واژگان و اصطلاحات کليدي که در آثار تربيتي کمتر مورد توجه قرار گرفته و گاه مطالب به هم خلط شده است؛

د) استفاده متناسب از آيات و روايات و بهره‌گيري از متون علمي و تخصصي تعليم و تربيت.

[18]. علي عبدالحليم محمود؛ التربيه‌العقليه؛ قاهره: دارالتوزيع و النشر الاسلاميه، 1417ق/1996م.


25

افزون بر اينها به نظر مي‌رسد، اگر پژوهشي در زمينه تربيت عقلاني يا نزديک به آن انجام گرفته باشد‌ نيز، باب پژوهش‌ جديد را نمي‌بندد. زيرا هر موضوعي با واکاوي‌هاي تازه، نتايجي مخصوص دارد و اين نوشتار نيز به نوبه خود در صدد است تحقيقي درباره پرورش عقل و راه‌کارهاي تربيت عقلاني، عمدتاً بر محور قرآن کريم، به‌ دست دهد.

روش پژوهش

در باب عقل و تربيت عقلاني به لحاظ علمي قبل از جوامع اسلامي در مغرب‌زمين پژوهش‌هاي فراوان آكادميك و روش‌مندي انجام شده و نتايج آنها اکنون در اختيار پژوهشگران مسلمان است. [19] نظر به تحقيقات موجود

در اين زمينه، مفاهيم علمي مباني، اهداف، اصول و روش‌ها از علوم جديد گرفته و بر قرآن کريم عرضه مي‌شود. اين روش، يعني تحقيق ميان‌رشته‌اي، [20] در پژوهش موضوعات دووجهي (قرآني و علمي) مانند موضوع حاضر

به‌نظر بهتر و سودمندتر مي‌نمايد؛ زيرا هم جنبه علمي و هم بعد قرآني

بحث حفظ مي‌شود؛ به عبارت ديگر تحقيق به‌ گونه مقايسه‌اي ميان علوم جديد در زمينه تربيت عقلاني و آيات قرآن انجام مي‌شود و نتايج آن به علاقه‌مندان ارائه مي‌گردد. در مقام عمل، روشي که در اين پژوهش به کار رفته ‌ روش توصيفي‌ ـ تحليلي است که با استفاده از منابع کتابخانه‌اي

صورت مي‌گيرد.

[19]. حسن ملکي؛ تربيت عقلاني در نهج‌البلاغه؛ صص489-488.

[20]. محمدعلي رضايي‌ اصفهاني؛ منطق تفسير قرآن(3): روش‌هاي تحقيق در تفسير و علوم قرآن؛ ص78.


26

هدف پژوهش

هدف تحقيق حاضر بررسي پرورش عقل در قرآن کريم است؛ با اين رويکرد که چه مؤلفه‌هايي از قرآن براي آن در دسترس است.

هدف تحقيق تربيت عقلاني، رشد و پرورش عقل بر اساس متون ديني و اسلامي به‌ويژه قرآن کريم است. تأکيد فراوان قرآن بر تفکر، تدبر، تعقل، بصيرت و امثال آن در زمينه‌هاي مختلف نشان‌دهنده اهتمام قرآن به رشد عقل و انديشه بشر است؛ چراکه راه نيل به سعادت و کمال و مقام قرب الهي در گرو به‌کارگيري فکر و خرد به منظور شناخت حقيقت و عمل به ارزش‌هاي ديني است.

بنابراين‌ هدف از تربيت عقلاني بر اساس قرآن آن است که عقل و خرد انسان به بالاترين سطح خود برسد و در همه ابعاد خود تکامل يابد و از هر قيد و بندي آزاد شود؛ به گونه‌اي که آزادانه بينديشد، بفهمد، فرمان دهد و به صلاح و رستگاري هدايت كند. [21]

مفاهيم کليدي

1. تربيت

قبل از هر ‌چيز لازم است معنايي روشن از واژه «تربيت» به دست دهيم تا بر اساس آن بتوانيم تصوير درستي از «تربيت عقلاني» ارائه كنيم.

واژه «تربيت» [22] مصدر باب «تفعيل» و ريشه ثلاثي آن «رَبَوَ» به معناي

[21]. علي عبدالحليم محمود؛ التربيه الاسلاميه؛ ص46.

[22]. «Education» اين واژاه از ريشه «Educar» به معناي تغذيه، رشد و نمو يا «Educacere» به معناي بيرون‌کشيدن، به چيزي رهنمون‌کردن و پرورش‌دادن است. (بهروز رفيعي؛ آرا دانشمندان مسلمان در تعليم و تربيت و مباني آن؛ ج3 (امام غزالي)؛ ص267).


27

رشد، نمو، زيادت و فزوني است؛ چنان‌که ابن‌منظور در لسان‌العرب، تربيت از ريشه «ربو» را به معناي زيادت، رشد و نمو دانسته است؛ [23] اما راغب اصفهاني تربيت را از ريشه «ربب» به معناي ايجاد تغيير در چيزي به تدريج، به نحوي كه آن چيز به حد تمام برسد، دانسته‌ است. [24] بر اين اساس ريشه «ربب» به تربيت کيفي و «ربو» به پرورش کمّي نظر دارد. تربيت از ريشه ربب (ربَّ)، سوق‌دادن شيء مورد تربيت به سوي كمال مطلوب و رفع نقايص و كاستي‌هاي آن است؛ ابتدا با تخليه يعني رفع ناخالصي‌ها و زدودن موانع و پاك‌كردن همه آنچه مانع كمال است و سپس تحليه به معناي گنجاندن هر آنچه به استكمال متربي كمك مي‌كند. [25] به نظر مصطفوي فرايند تربيت در ابعاد مختلف اعتقادي، اخلاقي، آداب فردي و اجتماعي، علوم رايج و امثال آن کاربرد دارد. همچنين انسان، حيوان يا حتي گياهان، هر يک به اقتضاي خود مي‌توانند تحت تربيت و پرورش قرار گيرند. [26]

تربيت در اصطلاح تعريف واحدي ندارد، بلکه دانشمندان هر يک بر اساس ديدگاه خود در باب هستي‌شناسي، انسان‌شناسي، معرفت‌شناسي و به‌طورکلي فلسفه تربيتي خويش، تعريفي از آن ارائه داده‌اند. شهيد مطهري تربيت را پرورش استعدادهاي درونيِ بالقوه و به‌فعليت‌رساندن آنها دانسته است. [27] برخي ديگر تربيت را پرورش استعدادهاي مادي و معنوي و هدايت

[23]. «الزياده و النشاء و التغذيه و المحافظه و النماء» (ابن‌منظور؛ لسان‌العرب؛ «ماده ربو» ).

[24]. «انشاء الشيء حالاً فحالاً الي حدالتمام» (محمد الراغب؛ المفردات في غرايب القرآن؛ «ماده رب» ).

[25]. «سوق الشيء الي جهه الكمال و رفع النقص بالتخليه و التحليه» (حسن مصطفوي؛ التحقيق في‌كلمات‌القرآن‌الكريم؛ ج4، ص18، «ماده ربّ» ).

[26]. همان.

[27]. مرتضي مطهري؛ تعليم و تربيت در اسلام؛ ص6.


28

آنها به سوي کمالاتي دانسته‌اند که خدا در وجود آدمي قرار داده است. [28] تعريفي نسبتاً جامع از تربيت، در کتاب فقه تربيتي اين‌گونه آمده است: «فرايند کمک و ياري‌رساني به متربي براي ايجاد تغيير تدريجي در گستره زمان در يکي از ساحت‌هاي بدني، ذهني، روحي و رفتاري اوست که به واسطه عامل انساني ديگر به منظور دستيابي وي به کمال انساني و شکوفاسازي استعدادهاي او يا بازدارندگي و اصلاح صفات و رفتارهاي اوست» . [29]

تعريف اخير از دو تعريف پيشين جامع‌تر است و به جنبه‌هاي گوناگون تربيت توجه کرده است؛ ولي به اراده و تصميم متربي تصريح ننموده و همچنين فرايند تربيت را در مقام اجرا به يکي از ساحت‌هاي آن محدود کرده است. ازاين‌رو تعريف ديگري متناسب با اهداف پژوهش ارائه مي‌‌دهيم که پرورش همزمان متربي در همه ساحت‌ها را فراگيرد. با نظر به آيات و يافته‌هاي انديشمند مسلمان مي‌توان گفت تربيت فرايند منظم و هدفمندي است که به منظور فراهم‌ساختن زمينه رشد فطري و همه‌جانبه متربي در ساحت‌هاي مختلف انجام مي‌گيرد؛ به نحوي که خود وي با اراده و اختيار خويش در مسير تکامل مادي و معنوي گام بردارد و به هدف ‌نهايي که همان تقرب به خداست، نايل گردد.

ويژگي‌هاي اين تعريف عبارت‌اند از:

الف) تربيت مي‌تواند مستقيم و غير‌مستقيم، رسمي و غير‌رسمي و به شيوه‌هاي مختلف اجرا شود که روش آن عمدتاً بر اساس اصول، اهداف،

[28]. مهدي صانعي؛ پژوهشي در تعليم وتربيت اسلامي؛ ص11.

[29]. علي‌رضا اعرافي؛ فقه تربيتي؛ ج1، ص28.


29

شرايط حاکم بر محيط تربيتي، امکانات و ابزار موجود تعيين مي‌گردد.

ب) فرايند تربيت به همه ابعاد وجودي متربي توجه مي‌كند.

ج) تربيت بايد داراي برنامه‌ريزي، نظم و قانون و هدف‌گذاري باشد تا فعاليت‌هاي تربيتي به نتيجه مطلوب برسد.

د) حصول چنين چيزى نمى‌تواند دفعى باشد، بلکه اجراي فرايند تربيت نيازمند زماني نسبتاً طولاني است و به‌تدريج به سامان مي‌رسد.

هـ) متربّى بايد استعدادهاى لازم براى تربيت‌پذيرى را داشته باشد، وگرنه تلاش و فعاليت مربي مؤثر واقع نخواهد شد. افزون بر اين، پرورش واقعى در صورتى محقق مى‌شود كه تربيت بر اساس فطرت و سرشت متربّى انجام گيرد.

1ـ1. کاربرد تربيت در قرآن

مادّه «ربو» در قرآن به هيئت «تفعيل» نيامده، بلکه به شکل‌هاي ديگري آمده که اغلب آنها به معناي زيادت و فزوني در امور مادي است. [30] تربيت در تمام قرآن در دو مورد به معناي تربيت انسان به‌كار رفته است:

الف) ﴿ ربّ إرحَمهُما کما رَبَّياني صغيراً : [31]پروردگارا، آنها [پدر و مادر] را همان‌گونه که مرا در کوچکي تربيت کردند، مشمول رحمت‌ گردان.

ب) ﴿ ألم نُرَبِّکَ فِينا وَلِيداً و لبثتَ فينا من عُمُرک سنين : [32] آيا ما تو را [اي موسي] در کودکي در ميان خود پرورش نداديم و سالياني چند از عمرت را پيش ما نماندي؟

[30]. مواردي ماده مذکور در مورد «ربا» به‌ کار رفته است؛ مانند «من ربا» ، «ليربوا» ، «ربوه» ، «ربا» .

[31]. اسراء: 24.

[32]. شعرا: 18.


30

هر دو آيه به دليل قراين خاص، درباره تربيت جسماني است؛ زيرا در آيه نخست کلمه «صغيراً» و در آيه دوم جمله «ولبثت فينا من عمرک سنين» و نيز حال دعاي ابراهيم‌(ع) ـ که زمان ضعف جسمي خود را به زبان آورد و تکبر و خودبيني فرعون که کودکي موسي(ع) ـ را به رخش ‌کشيد، در اين معنا ظهور دارند و منظور پرورش جسمي است، نه تربيت روحي و معنوي.

2.‌ عقل

مفهوم عقل [33] از ديرزمان مورد بحث دانشمند مسلمان و غير مسلمان بوده و تحولات بسياري به خود ديده است و به دليل آراي گوناگون، وفاقي درباره مفهوم و تعريف آن وجود ندارد. زمان آغاز بحث درباره عقل و رشد عقلي را نمي‌توان به‌دقت تعيين کرد؛ ولي از تاريخ فلسفه به دست مي‌آيدكه تحليل مفهوم عقل بيش از دوهزار سال موضوع اصلي انديشه و فلسفه غرب بوده و دست‌کم از دوران فلاسفه يونان باستان، سقراط و افلاطون و ارسطو، به صورت جدي مورد توجه آنان بوده است. [34] افلاطون عقل را همچون ابزاري مي‌داند که انسان مي‌تواند با آن به معرفت حقيقي، يعني صور کلي يا ماهيات دست‌ يابد. عقل به اين معنا آدمي را قادر مي‌سازد تا حقايق و اصول کلي حاکم بر جهان را درک کند. [35] عقل در انديشه ارسطو تفکر حسابگرانه‌اي است که مي‌توان با آن از مقدمات معلوم و معتبر به نتيجه منطقي و يقيني دست‌ يافت. [36]

[33] .Reason.

[34]. فردريک کاپلسون؛ تاريخ فلسفه؛ ج1، ص150.

[35]. جوليوس گولد و ويليام ل. کولب؛ فرهنگ علوم اجتماعي؛ ص586.

[36]. محمدسعيد بهمن‌پور؛ فراز و نشيب عقلانيت؛ ص35ـ36.