فهرست
بررسى ديدگاه ها درباره اختصاصات پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) از نگاه قرآن

محمدصادق يوسفى مقدم

مركز فرهنگ و معارف قرآن


4

بررسى ديدگاه ها درباره اختصاصات پيامبر خاتم از نگاه قرآن

محمدصادق يوسفى مقدم

* ناشر: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى

معاونت پژوهشى دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم

* تهيه: مركز فرهنگ و معارف قرآن

* چاپ: باقرى

* چاپ اول: بهار 1390

* شمارگان: 1400 نسخه

همه حقوق براى ناشر محفوظ است.

نشانى: قم، خيابان شهداء (صفائيه)، كوچه آمار، پلاك 42

تلفن و دورنگار: 7832833، پخش: قم 7832834 ; تهران 5 ـ 88940303

ص.پ: 3858/37185 ، كدپستى: 16439ـ37156

وب سايت: www.isca.ac.ir

پست الكترونيك: nashr@isca.ac.ir

يوسفى مقدم، محمدصادق ـ

بررسى ديدگاه ها درباره اختصاصات پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) از نگاه قرآن / محمدصادق يوسفى مقدم; تهيه مركز فرهنگ و معارف قرآن.ـ قم: دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، معاونت پژوهشى، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، 1390.

368 ص.

ريال: ISBN:978-600-195-047-6

فهرست نويسى بر اساس اطلاعات فيپا.

كتابنامه: ص ]319[ ـ 342; همچنين به صورت زيرنويس.

1. محمد(صلى الله عليه وآله)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت ـ 11 ق.ـ فضايل ـ جنبه هاى قرآنى. 2. محمد(صلى الله عليه وآله)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت ـ 11 ق.ـ فضايل ـ احاديث. 3. محمد(صلى الله عليه وآله)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت ـ 11 ق.ـ در قرآن. الف. دفترتبليغات اسلامى حوزه علميه قم. معاونت پژوهشى. پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى. مركز فرهنگ و معارف قرآن. ب. عنوان.

4 ب 9 ى / 46 / 24BP 93/297

]9 ى 27 م / 104[BP ]159/297[


5
فهرست
سخنى با خواننده 13
مقدّمه 15
بخش يكم: كلّيّات
فصل يكم: اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) 21
1. مفهوم اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) 21
الف) مفهوم لغوى 21
ب) مفهوم اصطلاحى 21
2. قلمرو اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) 22
3. ضرورت بررسى اختصاصات 24
4. اقسام اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) 27
فصل دوم: اختصاصات و اصل اشتراك 29
1. اصل مشاركت عمومى 29
2. دلايل مشاركت عمومى 30
^6^
الف) قرآن 30
ب) روايات 32
ج) قاعده اشتراك 34
3. فلسفه اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) 36
الف) ارتقاى شأن 36
ب) تعظيم و تكريم پيامبر(صلى الله عليه وآله) 37
ج) رفع دشوارى از ديگران 38
د) اقتضاى وحيانيّت قرآن 39
هـ) ايجاد گشايش 40
و) اثبات نبوّت 41
بخش دوم: اختصاصات فقهى پيامبر(صلى الله عليه وآله)
فصل يكم: واجبات اختصاصى پيامبر(صلى الله عليه وآله) 47
1. استعاذه در قرائت 47
بررسى و نقد 48
2. تهجّد شبانه 51
نقد نظريّه اشتراك 53
نقد نظر علاّمه حلّى 55
3. نماز وتر 56
نقد نظر ابوحنيفه 57
4. نيكى در برابر بدى 60
نقد و نظر 62
^7^
5 . انكار منكر 64
نقد و نظر 65
نقد ديدگاه الرعينى 66
6 . قربانى مستحب (اُضْحِيَّه) 68
دلايل وجوب اضحيه 69
الف) آيات 69
بررسى و نقد وجوب عمومى اضحيه 72
ب) روايات 74
7. مخيّر ساختن همسران 75
8 . مشورت 80
نقد ديدگاه وجوب مشورت 81
9. پايدارى در برابر دشمن 83
نقد ادلّه لزوم پايدارى همه جانبه 85
فصل دوم: محرّمات اختصاصى پيامبر(صلى الله عليه وآله) 95
1. شعر گفتن 95
2. خائنة الأعين 101
3. گرفتن صدقه 104
الف) حرمت صدقه واجب 105
ب) حرمت صدقه مستحب 108
اقتضاى عمومات و اطلاقات 109
تفصيل در صدقات 110
4. ازدواج مجدّد 111
^8^
نقد و نظر 114
5. ازدواج زنان پيامبر(صلى الله عليه وآله) 116
6. نكاح زنان كتابى 121
دلايل تحريم اختصاصى 122
الف) آيات 122
ب) روايات 124
7. نكاح كنيزان 126
8 . نكاح زن امتناع كننده از هجرت 130
9. بيرون آوردن لباس جنگ 131
فصل سوم: مباحات اختصاصى پيامبر(صلى الله عليه وآله) 136
1. روزه وصال 136
معناى وصال 137
دلايل جواز روزه وصال بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) 140
2. وارد شدن به مكه بدون احرام 142
نقد و نظر 144
3. غنايم اختصاصى 145
4. شمار همسران 148
5. تقسيم هم خوابگى 150
6. ازدواج با لفظ هبه 152
بخش سوم: فضايل اختصاصى پيامبر(صلى الله عليه وآله)
فصل يكم: اختصاصات آموزه ها 160
^9^
1. معجزه اختصاصى 160
2 . مصونيّت قرآن از تحريف 165
3 . جامعيّت شريعت 169
4. جهان شمولى رسالت 172
نقد اختصاص رسالت جهان شمولى 174
5 . خاتميّت 176
6. پيروزى بر تمام اديان 180
7. پيروى نكردن از شرايع گذشته 183
نقد دلايل پيروى پيامبر(صلى الله عليه وآله) از شرايع گذشته 184
شرايع گذشته و امّت خاتم 191
ميزان اعتبار شرايع گذشته 192
8 . ناخوانا و نانويسا بودن 196
ديدگاه ها درباره ناخوانا و نانويسا بودن پيامبر(صلى الله عليه وآله) 198
بررسى نظر مشهور 199
بررسى معانى امّى 199
الف) ناخوانا و نانويسا بودن 199
ب) امّى منسوب به امّ القرى 201
بررسى نظر خاورشناسان 210
بررسى دلايل خاورشناسان 210
الف) آيات قرآن 210
ب) وضعيّت تجارى شهر مكه 216
ج) تمسّك به تاريخ 220
^10^
بررسى ديدگاه منتخب 223
دلايل ديدگاه منتخب 224
الف) آيات قرآن 224
ب) روايات خاص 226
ج) عقل 228
چگونگى خوانا و نويسا شدن پيامبر(صلى الله عليه وآله) 228
فصل دوم: اختصاصات شخصيّتى و اخلاقى 231
1 . مكارم اخلاق 231
2. نخستين مسلمان 233
الف) نخستين مسلمان از امّت خاتم 234
ب) نخستين مسلمان در عالم ذرّ 235
ج) نخستين مقام تسليم 235
3. ميثاق انبيا بر تصديق آن حضرت 238
4. حجّتِ انبيا و امّت هاى آنان 241
5 . برتر از ديگر انبياى الهى 243
بررسى دلايل منع تفاضل 245
الف) آيات 245
ب) روايات 246
6 . پيامبر جن و انس 251
نقد فضيلت اختصاصى يادشده 253
7 . داراى مقام شفاعت كبرا 256
نقدى بر محمّد بن عبدالوهاب 259
^11^
8 . درود فرستادن بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) در نماز 260
9 . سلام دادن بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) در نماز 262
10. وجوب پاسخ پيامبر(صلى الله عليه وآله) در نماز 265
11 . تبار دختر 266
دلايل استمرار نسل پيامبر(صلى الله عليه وآله) به وسيله فاطمه(عليها السلام) 268
الف) آيات 268
ب) روايات 270
12 . قطع نشدن سبب و نسب در قيامت 274
13. همسران پيامبر(صلى الله عليه وآله) مادران امّت 277
14 . برترى همسران بر ديگران 278
15 . حجاب اختصاصى همسران 283
16 . رحمت براى عالميان 286
17. مانع عذاب استيصال 290
مفهوم عذاب استيصال 291
استيصال فردى 292
استيصال اجتماعى 292
1. استيصال يا قطع ريشه 293
2. استيصال يا زوال آسايش 294
امّت خاتم و عذاب استيصال 295
18 . برخوردار از بهترين امّت 302
فصل سوم: اختصاصات آداب حضور پيامبر(صلى الله عليه وآله) 304
1. خطاب با بهترين لقب ها 304
^12^
2. اذن ورود به خانه 310
3. پيشى نگرفتن بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) 311
4. آرام سخن گفتن در حضور پيامبر(صلى الله عليه وآله) 315
5. انتظار بيرون آمدن پيامبر(صلى الله عليه وآله) از خانه 317
كتاب نامه 319
نمايه
آيات 343
روايات 357
معصومين(عليهم السلام) 360
اشخاص 362


13

سخنى با خواننده

فلسفه وجودى شريعت، تأمين سعادت، پديد آوردن زمينه هاى ارتقا و كرامت انسان ها است.

بر اين اساس خداوند در دعوتى عام و به طور يكسان، همگان را به كوشش براى گشايش راه هاى سعادت و هدايت، فرا خوانده و وعده توفيق است:

(والَّذينَ جـهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا).(1)

قرآن كريم، براى دست يابى به سعادت و طى طريق هدايت، پيامبران الهى را اسوه معرّفى كرده، از مردم مى خواهد كه از آنان الگو بگيرند:

(قَد كانَت لَكُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فى اِبرهيمَ والَّذينَ مَعَهُ...).(2)

در ميان پيامبران، پيامبر اعظم(صلى الله عليه وآله) داراى جايگاه ويژه و فوق العاده اى است و خداوند او را اسوه و الگويى نيكو معرّفى مى كند:

(لَقَد كانَ لَكُم فى رَسولِ اللّهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ).(3)

و به همه مسلمانان و ره پويان راه سعادت فرمان داده است تا در انديشه و كردار خود، از آن پيامبر بزرگ و الگوى برتر، پيروى كنند. از سوى ديگر، با توجّه

1. عنكبوت (29) آيه 69.

2. ممتحنه (60) آيه 4.

3. احزاب (33) آيه 21.


14

به اصل اشتراك همگان، در عمل به دستورهاى دينى و نيز امكان برخوردارى عموم از الطاف و كرامات الهى، وجود احكام و فضايل اختصاصى براى پيامبر(صلى الله عليه وآله)ـ كه در متون دينى امرى يقينى و مسلّم است ـ پرسش هايى چند را فرا روى ما قرار مى دهد:

اوّلا، با وجود دعوت عمومى و مشاركت همگان در احكام و فضايل دينى، اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) چه فلسفه وجودى دارد؟

ثانياً، چه ضرورتى ايجاب مى كند كه انديشمندان دينى خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله)را بيان و احياناً آنها را مورد بحث و بررسى قرار دهند؟

ثالثاً، آيا هر چيزى را كه به عنوان خصيصه و ويژگى پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل شده است بايد پذيرفت يا براى پذيرش هر ويژگى پيامبر(صلى الله عليه وآله) معيارى خاص وجود دارد؟

كتاب حاضر با تحقيق و پژوهشى نو درباره اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله)، با ارائه ساختارى جديد، بر آن است تا به صورت عالمانه به اين پرسش ها پاسخ دهد و نياز مخاطبان به ويژه نسل جديد را در اين زمينه برطرف سازد.

در اينجا لازم است از محقّق ارجمند و نويسنده گران قدر اين اثر، جناب حجّة الاسلام والمسلمين محمّدصادق يوسفى مقدّم و نيز از ارزيابان محترم، جناب حجة الاسلام والمسلمين حبيب الله احمدى و جناب حجة الاسلام والمسلمين محمد فاكرميبدى و نيز از حجّة الاسلام و المسلمين آقاى محمّد نقويان كه ويرايش اين اثر را بر عهده داشته اند و حجة الاسلام والمسلمين محمدعلى محمدى مدير محترم گروه تفسير موضوعى تشكّر نموده، براى همگان آرزوى توفيق روز افزون نماييم.

مركز فرهنگ و معارف قرآن


15

مقدّمه

عالَم معنا نسبت به عالَم جسم، اصل است تا آنجا كه عالم جسم در برابر عالم معنا، مانند سايه و صاحب سايه است. موجودات جسمانى در برخوردارى از روحانيّت و معنويّت، داراى مراتب و درجات گوناگون اند، زيرا از نظر قواى نظرى و عملى و از حيث شدّت و ضعف و قلّت و كثرت، غير متناهى هستند.

قدر مسلّم آن است كه هر موجودى كه جسمانيّتش بيشتر و روحانيّتش كمتر باشد، كم بهره تر و داراى مرتبه پايين ترى است و هر موجودى كه روحانيّتش بيشتر باشد از شرافت و كرامت بيشترى برخوردار خواهد بود.

در ميان موجودات مادّى، حيوان جنسى است كه داراى انواع فراوانى است و انسان كه اشرف آنها است در كسب كمال، مراتب متفاوت دارد، زيرا هر يك از افراد انسان كه از روحانيّت و معنويّت بيشترى برخوردار باشد، شرافت و مرتبه بالاترى كسب كرده است و هر كس كه قواى حيوانى و جسمانى اش غالب باشد، از معنويّت كم بهره تر و بالطّبع از مرتبه پايين ترى برخوردار است. بديهى است انبياى الهى، به ويژه پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) و امامان معصوم(عليهم السلام)گوى سبقت را در كسب فضايل الهى و مراتب كمال، از ديگران ربوده اند.


16

مظفّر(رحمه الله) مى گويد:

در هر دوره اى، از ميان انسان ها «با همه تفاوت هايى كه در مراتب

كمال دارند،» شخصى كه در قواى نظرى و عملى كامل تر از ديگران

است وجود دارد. آن شخص كامل، پيامبرى از پيامبران الهى است و

هيچ يك از افراد بشر در صفات كمال، هم طراز پيامبران الهى نخواهد

بود.(1)

فخر رازى در مقام تبيين جايگاه رفيع پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) مى گويد:

از ميان تمام پيامبران و اولياء اللّه كه كامل ترين انسان ها هستند،

يك نفر كه از همه آنها فاضل تر و كامل تر است، الگوى همه آنها

است و آن شخص، رسول اعظم است كه آورنده احكام الهى و

هدايت كننده انسان ها به حقايق هستى است. نسبت او به ديگر

انسان هاى كمال يافته، نسبت خورشيد به ستارگان است. البتّه

در هر دوره اى، بايد پس از پيامبر اعظم، نزديك ترين فرد به آن

حضرت از نظر فضايل و كمالات، قائم مقام و مُقَرِّر شريعت آن

حضرت وجود داشته باشد، كه اين شخص از نظر شيعه همان امام معصوم

و صاحب الزمان(عج) است.(2)

بسيارى از انديشمندان اسلامى مانند بكرى دمياطى(3)، ملاّ هادى سبزوارى(4) و مولى صالح مازندرانى(5) بر اين باورند كه پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله)اصل و علّت ايجاد هر

1. عقائد الاماميه، ص55.

2. ر. ك: المطالب العالية فى العلم الالهى، ج 1، ص 257 ـ 262 و ج 8، ص 103 ـ 107.

3 . اعانة الطالبين، ج 1، ص 3.

4 . شرح الاسماء الحسنى، ج 1، ص 202.

5 . شرح اصول الكافى، ج 12، ص 129.


17

مخلوقى است. مستند اصلى آنان حديث قدسىِ زير است كه در بسيارى از منابع حديثى نقل شده است:

لولاك لما خلقت الأفلاك;(1)

اگر تو نبودى افلاك (آسمان و زمين) را نمى آفريدم.

شيخ محمّد حسين اصفهانى، معروف به كمپانى، در ترجيع بند شعر مفصّلى در مدح پيامبر(صلى الله عليه وآله) آن حديث قدسى را آورده است:

فرموده بشأنت ايزد پاك *** لولاك لما خلقت الأفلاك(2)

بر اساس آنچه آورده شد پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) افضل و اشرف موجودات عالم است; جايگاه رفيع پيامبر(صلى الله عليه وآله) اين حقيقت را نمايان مى سازد كه آن حضرت از فضايل ممتازى برخوردار است كه ديگران از آن محروم و بى بهره اند; نيز آن حضرت تكاليف ويژه اى دارد كه ديگران به آن مأمور نيستند; چنانكه فقيهان و متكلّمان آن امتيازات را نقل كرده اند.

اهمّيّت ويژگى هاى پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) در حدّى است كه كمتر فقيه و يا متكلّمى پيدا مى شود به نحوى به بيان آنها نپرداخته باشد جز آنكه بسيارى از آنان تنها به نقل ويژگى هاى آن حضرت اكتفا كرده و به بررسى و تحقيق لازم نپرداخته اند. به نظر مى آيد بررسى و تحقيق در زمينه اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله)امرى ضرورى است، زيرا افزون بر آنكه آگاهى از ويژگى هاى پيامبر(صلى الله عليه وآله)، تكليف هر مسلمانى را در نحوه الگو قرار دادن رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مشخّص مى كند، در شرايط كنونى كه پيروان حيات بخش پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) در حال فزونى است و به ازاى آن، كوشش هاى مخالفان آن حضرت نيز توسعه يافته است، ارائه چهره اى واقعى و منزّه از پيامبر(صلى الله عليه وآله)، زمينه سوء استفاده مخالفان را از بين مى برد. از اين رو لازم است با

1. القاب الرسول و عترته، ص 9 و مناقب آل ابى طالب، ج 1، ص 186.

2. ديوان كمپانى، ص 8 ـ 15.


18

رويكردى قرآنى ـ كه سنجه اعتبار هر معرفتى است ـ و با تكيه بر اصل تعميم و اشتراك ـ كه فلسفه وجودى شريعت است ـ به بررسى فضايل و احكام اختصاصى پيامبر(صلى الله عليه وآله)پرداخته شود.

بر اين اساس كتاب حاضر با تكيه بر سه محور ذيل به بررسى و نقد ديدگاه ها درباره اختصاصات پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) پرداخته است:

1. اصل بر بيان و بررسى آن دسته از تكاليف و فضايل اختصاصى پيامبر(صلى الله عليه وآله)است كه قرآنى بوده و مورد ادّعاى انديشمندان اسلامى قرار گرفته است و خصايص روايى صِرف، بررسى نشده است.

2. برخى از خصايص كه جنبه روايى دارند و به عنوان مخصِّص يا مقيِّد عمومات قرآنى اند، يا آنكه از قرآن مى توان بر تأييد آنها استدلال كرد، نيز مطرح و بررسى شده اند.

3. نصوص شرعى، فلسفه وجودى شريعت را ارتقاى معنوى و سعادت ابدى همه انسان ها مى دانند و همگان را در عمل به احكام الهى و دست يابى به فضايل والاى انسانى يكسان قرار داده اند. بر اين مبنا هر حكم و يا فضيلت اختصاصى بايد به صورت قطعى و مستدل اثبات شود، در غير اين صورت ادّعاى اختصاص آن به پيامبر(صلى الله عليه وآله) از پشتوانه علمى برخوردار نخواهد بود.

با همه زحماتى كه در تدوين اين اثر كشيده شده است، خود را از هرگونه نقد و پيشنهاد، بى نياز نمى دانم و از انديشمندان دينى درخواست مى كنم، اين حقير را از نقدها و پيشنهادهاى خود محروم نكنند.

در پايان از خداى منّان مى خواهم كه ثواب اين اثر را به روح پدر و مادرم واصل نموده و آنان را از رحمت و مغفرت خود برخوردار سازد. (رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِى صَغِـيراً).

محمّدصادق يوسفى مقدّم


19

بخش يكم:

كلّيّات


20


21

فصل يكم:

اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله)

1. مفهوم اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله)

الف) مفهوم لغوى

خصيصه در لغت صفت و هر چيزى است كه به يك شخص و يا يك شىء تخصيص يافته و ديگرى در آن مشاركت ندارد.(1) بر اين اساس اختصاصات به معناى ويژگى ها، صفات و حالات مخصوص يك شىء و يا يك شخص خواهد بود.

ب) مفهوم اصطلاحى

انديشمندان اسلامى از ويژگى هاى شخصى پيامبر(صلى الله عليه وآله) در منابع دينى با عناوين «اختصاصات النبى»،(2) «اختصاصات الرسول»(3) و «خصائص النبى»(4)، ياد

1 . لسان العرب، ج 7، ص 24 و معجم لغة الفقهاء، ص 196.

2 . الموسوعة الفقهية الميسره، ج 1، ص 296 و 354 و موسوعة الفقه الاسلامى طبعا لمذهب اهل البيت(عليهم السلام)، ج 7، ص 322.

3 . موسوعة الفقهية الكويتيه، ج 2، ص 256 ـ 257.

4. شرائع الاسلام، ج 2، ص 497; تحرير الاحكام، ج 3، ص 417 و مواهب الجليل، ج 5، ص 4.


22

كرده اند، ولى براى آن تعريف خاصّى ارائه نكرده اند.

برخى با تأثيرپذيرى از متون فقهى، تنها به خصايص فقهى پرداخته اند(1) و از خصايص غير فقهى به صورت طُفيلى و استطرادى بحث كرده اند;(2) از اين رو در تعريف اختصاصات گفته اند:

اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) در اصطلاح به احكام و تشريعاتى اطلاق مى شود كه مخصوص پيامبر(صلى الله عليه وآله) است و ديگران در آن مشاركت ندارند.(3)

بديهى است اين تعريف، درست نيست، زيرا پيامبر(صلى الله عليه وآله) افزون بر آنكه از ويژگى هاى فقهى برخوردار است، داراى صفات و فضايلى است كه در ديگران يافت نمى شود.

از اين رو بهترين تعريف اين است كه گفته شود: اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) به مجموع احكام فقهى و صفات و فضايلى اطلاق مى شود كه مخصوص پيامبر(صلى الله عليه وآله)است و ديگران در آن شريك نيستند.

2. قلمرو اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله)

انبياى الهى، از جمله پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) كه از ميان اولياى كامل برگزيده شده اند، تا مردم را به سعادت راهنمايى كنند(4)، از كامل ترين و برترين صفات و فضايل برخوردارند و هيچ بشرى هم طراز آنان نيست; آنان داراى ويژگى هايى اند كه ديگر آفريده هاى خداوند از آنها برخوردار نيستند، هر چند در آن صفات و

1. شرائع الاسلام، ج 2، ص 496.

2. جواهر الكلام، ج 29، ص 119; جامع المقاصد، ج 12، ص 53 و مسالك الافهام الى تنقيح شرائع الاسلام، ج 7، ص 69.

3 . فرهنگ فقه، ج 1، ص 305 ـ 306.

4 . عقائد الاماميه، ص48.


23

ويژگى ها داراى مراتب گوناگون اند و پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) نسبت به ديگر انبياى الهى (در كليه فضايل) از بالاترين مرتبه برخوردار است. برخى از انديشمندان اسلامى با توجّه به اينكه پيامبر(صلى الله عليه وآله) در قلّه فضايل و كمالات اخلاقى قرار دارد: (واِنَّكَ لَعَلى خُلُق عَظيم)(1)، بسيارى از فضايل را از ويژگى هاى آن حضرت به شمار آوردند و آن را بى شمار دانسته اند.(2)

برخى با تقسيم ويژگى هاى آن حضرت، به خصايص مطلق (يعنى خصايصى كه هيچ آفريده اى حتّى پيامبران نيز با آن حضرت شريك نيستند) و خصايص نسبى (يعنى خصايصى كه پيامبران و برخى از مؤمنان با پيامبر شريك اند)(3)بسيارى از فضايل و احكام اختصاصى را براى پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند.

برخى نيز با اين بيان كه دسته اى از احكام مانند حلّيّت غنايم جنگى، از خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله) است، ولى به جهت تكريم آن حضرت، خداوند آن را بر امّت او نيز حلال كرده است(4)، بسيارى از موارد مشترك را از خصايص آن حضرت دانسته اند.

به نظر مى آيد كه ديدگاه هاى ياد شده ناتمام است و قلمرو اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله)تنها احكام و فضايلى را شامل مى شود كه ديگران در آن شريك نيستند، زيرا:

اوّلا، چنانچه بيان شد در لغت(5) و اصطلاح، كلمه «اختصاص» براى نفى مشاركت به كار مى رود. حال اگر ديگرى در صفت يا حكمى با پيامبر(صلى الله عليه وآله)شريك

1 . قلم (68) آيه 4.

2 . ماوراء الفقه، ج6، ص56.

3 . امتاع الاسماع، ج13، ص8 و ماوراء الفقه، ج6، ص47ـ 48.

4 . صحيح البخارى، ج1، ص86 .

5 . لسان العرب، ج7، ص24; فرهنگ فقه، ج 1، ص 305 ـ 306 و خصائص المصطفى بين الغلو و الجفاء، ص 16.


24

باشد، به كارگيرى واژه «اختصاص» براى آن حضرت، درست نخواهد بود، چنانچه عرف نيز از واژه اختصاص عدم مشاركت و اختصاص مطلق را مى فهمد.

ثانياً، اگر با اين نگاه كه پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله) در همه صفات كمال و مكارم اخلاق هم طراز ندارد، به بيان خصايص آن حضرت بپردازيم، قلمرو خصايص آن حضرت به ميزان كلّ فضايل بشرى توسعه خواهد يافت، زيرا پيامبر(صلى الله عليه وآله) در همه فضايل انسانى هم طراز ندارد، حال آنكه مقصود از خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله)، آن

دسته از ويژگى هايى است كه ديگران در آن هيچ گونه مشاركتى ندارند، مانند وجوب «تهجّد شبانه»، «ختم نبوّت»، «جامعيّت شريعت»، «وجوب صلوات بر آن حضرت در نماز» و... . افزون بر آن در صورت توسعه خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله)به كلّ فضايل بشرى، مفهوم تأسّى و الگو قرار دادن پيامبر(صلى الله عليه وآله)مبهم مى شود، زيرا مسلمانان نمى دانند كه كدام يك از احكام شرعى تنها براى پيامبر(صلى الله عليه وآله)جعل شده است و نيز نمى دانند كدام يك از فضايل، اختصاص به پيامبر(صلى الله عليه وآله)دارد و براى آنها دست نايافتنى است.

از اين رو با توجّه به تعريف اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) بايد گفت: قلمرو اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) آن دسته از ويژگى هايى است كه هيچ كس حتّى پيامبران الهى در آن با پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله)شريك نيستند.

3. ضرورت بررسى اختصاصات

ميان انديشمندان اسلامى در مورد بررسى اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) اختلاف نظر است. مقريزى مى گويد:

برخى با اين استدلال كه بررسى خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله) بدون فايده

است و نمى توان از آن حكم و يا فضيلتى عمومى برداشت كرد،


25

پرداختن به خصايص آن حضرت را نه تنها بدون فايده، بلكه ممنوع

دانسته اند.(1)

در مقابل برخى از انديشمندان اسلامى اين امر را مباح شمردند(2) و بسيارى آن را مستحب يا واجب دانسته اند.(3) نيز برخى ديگر به صورت قطعى به وجوب آن حكم كرده اند.(4)

هرچند بر اساس اصل اشتراك همه مسلمانان با پيامبر(صلى الله عليه وآله) در عمل به احكام شرعى و كسب فضايل يكسان هستند، ولى بر اساس نصوص دينى ـ كه وجودِ ويژگى هايى را براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) قطعى مى داند ـ ، پرداختن به خصايص آن حضرت، داراى آثار و فوايدى است كه بيانگر اهمّيّت و لزوم آگاهى از آن است. اكنون به اهمّ آثار و فوايد خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله)اشاره مى كنيم:

اوّلا، آشنايى با خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله) افزون بر آنكه موجب زيادى علم

و آگاهى است كه بر اساس آيات و روايات فراوان امرى پسنديده است،

بسيارى از آيات بر لزوم شناخت خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله) دلالت دارد; چنانكه

آيه 48 سوره عنكبوت، بيانگر آن است كه انسان بايد به خصوصيّت ناخوانا

و نانويسا بودن پيامبر(صلى الله عليه وآله) آشنا شود. در غير اين صورت در دام كسانى

خواهد افتاد كه در اصل نبوّت شبهه مى كنند.(5) همچنين با آنكه خداوند در

1 . امتاع الاسماع، ج 13، ص 7.

2 . المجموع فى شرح المهذّب، ج16، ص144 و روضة الطالبين، ج5، ص362.

3 . امتاع الاسماع، ج13، ص7; كشاف القناع، ج 5، ص 23 و الموسوعة الفقهية الكويتيه، ج2، ص256.

4. مغنى المحتاج، ج 3، ص 124.

5. (ما كُنْتَ تَتْلُوآ مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتاب وَلا تَخُـطُّهُ بِيَمِـينِكَ إِذاًالاَْرْتابَ المُبْطِلُونَ); «تو هرگز پيش از اين كتابى نمى خواندى و با دست خود چيزى نمى نوشتى، مبادا كسى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند شك و ترديد كنند».


26

آيه 50 سوره احزاب، ازدواج با لفظ هبه را تنها براى پيامبر(صلى الله عليه وآله)، ثابت دانسته است،(1) برخى ازدواج با لفظ هبه را براى غير پيامبر نيز جايز دانسته اند.(2) نيز در روايات فراوانى(3) مسلمانان موظّف به شناخت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شده اند. بديهى است آشنايى با خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله)در راستاى عملى شدن تكليف ياد شده نقش اساسى دارد.

ثانياً، ممكن است برخى به استناد لزوم تأسّى به پيامبر(صلى الله عليه وآله)، يا به جهت

ناآگاهى از خصايص آن حضرت و با توجّه به اصل اشتراك همگان در تكليف،

به انجام اعمالى دست زنند كه براى آنان جايز نيست و از مختصّات

پيامبر(صلى الله عليه وآله)است; چنانكه برخى از صحابه آن حضرت، روزه وصال مى گرفته اند.(4)آگاهى از خصايص آن حضرت، تكاليف عمومى را از تكاليف اختصاصى

پيامبر(صلى الله عليه وآله) تفكيك نموده و انسان را از انجام تكاليف اختصاصى آن حضرت باز مى دارد.

بر اين اساس شناخت شخصيّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) امرى واجب و وظيفه اى عقلى است كه هر مسلمانى بايد با نبوّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اختصاصات آن، آشنايى داشته باشد.

ثالثاً، برخى از مؤلّفان مواردى را از خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند، كه بر اساس تحقيق، از خصايص آن حضرت نيست. آگاهى يافتن از آن موارد، اين

1. (... وَامْرَأَةً مُـؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِىِّ إِنْ أَرادَ النَّبِىُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ المُـؤْمِنِـينَ); «... و زن باايمانى كه خود را به پيامبر(صلى الله عليه وآله) ببخشد، چنانچه پيامبر(صلى الله عليه وآله) بخواهد او را به همسرى برگزيند، امّا چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه ديگر مؤمنان...».

2. المجموع فى شرح المهذّب، ج 16، ص 210 و فقه السنه، ج 2، ص 36 ـ 37.

3 . الكافى، ج 1، ص 180 و 338 و وسائل الشيعه، ج 27، ص 64.

4 . بحارالانوار، ج 89، ص 157.


27

امكان را فراهم مى آورد كه بر اساس لزوم تأسّى به پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اصل اشتراك، انسان بتواند به آن احكام عمل كند.

از اين رو بايد احكام و فضايل اختصاصى اى را كه براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل

شده به دقّت مورد بررسى قرار داد تا در هر موردى كه دليل قانع كننده

بر اختصاص، وجود دارد، پذيرفته شود و اگر دليل قاطع و يا قانع كننده اى

بر اختصاص وجود ندارد، بر اساس ادلّه اشتراك (قرآن، روايات، عقل و

قاعده اشتراك)، وظيفه اى عمومى يا فضيلتى دست يافتنى براى همه مسلمانان تلقّى شود.

4. اقسام اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله)

انديشوران اسلامى خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله) را به گونه هاى مختلفى تقسيم كرده اند :شيخ طوسى(1) و علاّمه حلّى از شيعه(2) و نيز بهوتى از اهل سنّت(3) خصايص آن حضرت را به واجب، حرام، مباح و كرامت تقسيم كرده اند.

فاضل هندى(4) و محقّق كركى(5) خصايص آن حضرت را به تغليظات،

تخفيفات و كرامات تقسيم كرده اند. منظور آنان از تغليظات، واجباتو محرّمات است; چنانچه از تخفيفات، مباحات و از كرامات، فضايل را اراده كرده اند.

1 . المبسوط فى فقه الاماميه، طوسى، ج 4، ص 152.

2 . تحرير الاحكام، (ط ق)، ج 3، ص 397.

3 . كشاف القناع، ج 5، ص 23.

4 . كشف اللثام (ط ج)، ج 7، ص 33.

5 . جامع المقاصد، ج 12، ص 53.


28

بهوتى برخى از امور مكروه را نيز از جمله خصايص پيامبر(صلى الله عليه وآله)دانسته است.(1)

محقّق حلّى(2) و شهيد ثانى(3) خصايص آن حضرت را به امور مربوط به نكاح و غير نكاح تقسيم كرده اند. گفتنى است كه به طور معمول، فقيهان خصايص آن حضرت را در بحث نكاح مطرح كرده اند.برخى خصايص آن حضرت را به دو بخش اساسى احكام و فضايل و به تعبيرى، خصايص تشريعى و فضايل و يا خصايص فقهى و تكوينى(4) تقسيم كرده اند.

نيز برخى ديگر مانند محمّد بن يوسف مواق، بدون تقسيم بندى به بيان خصايص آن حضرت پرداخته اند.(5)

يادآور مى شود در اين كتاب اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) از منظر قرآن كريم در سه بخش ارائه خواهد شد: در بخش نخست، كلّيّاتى مانند مفهوم، قلمرو، اقسام، ضرورت، اصل اشتراك و اختصاصات و فلسفه اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) مورد توجّه قرار مى گيرد.

در بخش دوم، تكاليف اختصاصى پيامبر(صلى الله عليه وآله) در سه فصل واجبات، محرّمات و مباحات بررسى مى شود.

در بخش سوم، فضايل آن حضرت نيز در سه فصل اختصاصات آموزه ها، اختصاصات شخصيّتى و اخلاقى و اختصاصات آداب حضور، بيان خواهد شد.

1 . كشاف القناع، ج5، ص23.

2 . شرائع الاسلام، ج 2، ص 496.

3 . مسالك الافهام الى تنقيح شرائع الاسلام، ج 7، ص 69.

4 . تحرير الاحكام، ج 3، ص 397; كشاف القناع، ج 5، ص 23 و خصائص المصطفى بين الغلو و الجفاء، ص 17.

5 . مختصر خليل، ص 96.


29

فصل دوم:

اختصاصات و اصل اشتراك

اثبات تكاليف و فضايل اختصاصى براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) با اصل اشتراك همگان در تكاليف و فضايل، در تعارض است; از اين رو در اينجا اختصاصات پيامبر(صلى الله عليه وآله) را با توجّه به اصل مشاركت عمومى در تكاليف و فضايل، به صورت مختصر مورد بررسى قرار مى دهيم.

1. اصل مشاركت عمومى

همه مسلمانان مانند پيامبر(صلى الله عليه وآله) در انجام تكاليف الهى و دست يابى به فضايل مشترك اند، به صورتى كه هرگاه تكليفى براى يكى از مكلّفان يا جمعى از آنان، ثابت شد، ديگر مكلّفان، از آغاز آمدن شريعت تا روز قيامت، در آن تكليف شريك اند و يا اگر چيزى به عنوان فضيلت شناخته شد، هر مسلمانى مى تواند آن را كسب كرده، به آن آراسته شود. از اين حيث تفاوتى نمى كند كه آن تكليف يا فضيلت با دليل لفظى (مانند كتاب و سنّت) ثابت شود يا با دليل عقلى; بنابراين اصل بر مشاركت عمومى در تكاليف شرعى و فضايل الهى است.

اصوليان نيز بر اين باورند كه خطابات قرآنى شامل همه مكلّفان زمان نزول و


30

بعد از آن مى شود. هرچند برخى على رغم ظهور و يا تصريح آيات، عموميّت و اشتراك را از راه اجماع ثابت دانسته اند.(1) حتّى فقيهانى مانند محقّق بحرانى مى گويند:تحقيق آن است كه خطابات قرآنى، اختصاص به موجودين زمان خطاب ندارد و شامل آيندگان نيز مى شود.(2)

بايد دانست كه چنانچه برخى مانند امام خمينى(رحمه الله) يادآورى كرده اند:(3)

مراد از خطابات قرآنى، همه آياتى است كه جنبه عمومى دارد، حتّى آياتى كه خطاب به شخص يا اشخاص معيّنى نباشد; مانند (ولِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ البَيتِ ...).(4)

2. دلايل مشاركت عمومى

الف) قرآن

از آيات قرآن به دست مى آيد كه همگان در انجام احكام و دست يابى به فضيلت هاى قرآنى شريك اند و تفاوتى ميان زنان، مردان، مخاطبان حاضر در زمان نزول و غايبان بعد از نزول وجود ندارد. ما در اينجا به چهار آيه اشاره مى كنيم:

آيه يكم:

(وَأُوحِىَ إِلَىَّ هذَا الْقُرْآنُ لاُِنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ);(5)

اين قرآن به من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه اين (قرآن) به آنها مى رسد با آن بيم دهم.

1 . ذخيرة المعاد، ج 1، ص 309 و 492.

2 . الحدائق الناضره، ج 9، ص 403.

3 . تهذيب الاصول، ج 2، ص 41.

4. آل عمران (3) آيه 97.

5 . انعام (6) آيه 19.