فهرست مطالب
بازخوانى مبانى تفسير قرآن

سيدمحمد رضا صفوي


4


5
فهرست مطالب
سخنى با خواننده 19
پيشگفتار 25
بخش اول: مفاهيم
مفهوم «تفسير» 31
مفهوم لغوى «تفسير» 31
مفهوم اصطلاحى «تفسير» 32
واژه «تفسير» در قرآن كريم 34
واژه «تفسير» در روايات 35
مفهوم لغوى تأويل 35
تفاوت معناى «تفسير» و «تأويل» 37
مفهوم «مبادى تفسير» 37
مفهوم «مبانى تفسير» 38
تفاوت مبانى و قواعد تفسير 38
بخش دوم: مبادى تفسير قرآن
فصل اول: تفسيرپذيرى قرآن 43
درآمد 43
^6^
حروف مقطعه 44
بطون قرآن 44
بى نيازى قرآن از تفسير 45
دلايل بى نيازى قرآن به تفسير 45
1. قرآن; كتابى روشن 45
2. قرآن; سهل و آسان 49
3. همه مردم; مخاطبان قرآن 50
نظريه احتياج قرآن به تفسير 54
نقد و بررسى 56
ادلّه نيازمندى قرآن به تفسير 59
دلايل قرآنى 59
1. آيه تبيين 59
نقد و بررسى 60
2. آيه محكم و متشابه 61
نقد و بررسى 62
ديدگاه ها و آرا درباره آيات متشابه و بررسى آنها 62
ديدگاه اول 62
ديدگاه دوم 62
ديدگاه سوم 63
ديدگاه چهارم 63
ديدگاه پنجم 64
ديدگاه ششم 65
ديدگاه هفتم 66
ديدگاه هشتم 67
ديدگاه نهم 68
^7^
ديدگاه دهم 69
ديدگاه يازدهم 69
ديدگاه دوازدهم 69
ديدگاه سيزدهم 70
ديدگاه چهاردهم 71
عوامل نيازمندى قرآن به تفسير از ديدگاه صاحبان اين ديدگاه 76
1. ناآگاهى از مفاد واژگان 76
نقد و بررسى 77
2. ناآگاهى از اسباب و فضاى نزول 78
نقد و بررسى 79
3. ناآگاهى از قواعد ادبيّات عرب 82
نقد و بررسى 83
جمع بندى مباحث 83
محتواى ژرف قرآن و نياز آن به تفسير 84
نقد و بررسى: تعيين محدوده تفسير 85
ابهام و اجمال در احكام و موضوعات احكام 86
نقد و بررسى 87
فصل دوم: امكان و جواز تفسير 91
تبيين مفاهيم 91
تفسير 91
امكان 91
جواز 92
القاى كلام و اصل عقلايى 93
دلايل عدم امكان فهم قرآن براى غيرمعصومان 94
الف) دلايل قرآنى 94
^8^
1. آيه محكم و متشابه 94
مفهوم «تأويل» 94
ساختار جمله «لايعلم تأويله اِلاّ اللّه و الرّاسخون فى العلم» 95
وجوه هشتگانه آيه و امكان تفسير 98
نقد و بررسى 99
2. آيه مطهّرون 99
ضعف استدلال به اين آيه 100
3. آيه «و أنزلنا إليك الذّكر...» 101
عدم دلالت آيه بر مطلوب 101
3. آيه حرمت قول على اللّه بدون علم 101
بيان استدلال 102
تحقيق و بررسى 103
ب) دلايل روايى 104
روايات دسته اول: امثال بودن قرآن 104
مفاد روايت 107
تحقيق و بررسى 107
مفاد روايات يادشده 109
خلاصه و نتيجه 110
اشكال و پاسخ 111
روايات دسته دوم: ممنوعيت و حرمت تفسير به رأى 111
احتمالات معنايى «تفسير به رأى» و بررسى آنها 113
1) باى سببيت 113
2) باى استعانت (مانند «باء» در «كتبت بالقلم») 114
3) باى زائده يا باى الصاق 115
تفسير به رأى در مقابل تفسير به اثر 116
^9^
اشكالات نظريه عدم امكان تفسير جز در پرتو روايات 121
اشكال اول: عدم اثبات اعجاز قرآن 121
اشكال دوم: عدم دليل بر حجيت سخن پيامبر(صلى الله عليه وآله) 121
اشكال سوم: بى اعتبارى ايمان مردم عصر بعثت 121
سخنى از علامه ميرزا ابوالحسن شعرانى درباره تفسير به رأى 122
فصل سوم: حجيت ظواهر قرآن 124
مقدمه 124
اقسام لفظ 124
1. مجمل و مبيّن 124
2. ظاهر و نص 125
معناى حُجيّت 125
دلايل عدم حجيت ظواهر قرآن 127
دليل اول: ممنوعيت تفسير به رأى 127
پاسخ 128
دليل دوم: ظواهر آيات مراد نيست 129
پاسخ 129
حجيت ظواهر قرآن 130
معنا و ثمره جعل حجيت براى ظواهر قرآن 132
نظريه تنجز و تعذر 133
تنجز و تعذر بى ارتباط با تفسير قرآن 134
نظريه علم تعبدى و تنزيلى 135
علم تعبدى و تنزيلى بى ارتباط با تفسير قرآن 135
سيره عقلا در عمل به ظواهر 136
جعل اعتبارى يا تكوينى 138
نظريه آية الله خويى(رحمه الله) درباره حوزه حجيت ظنون 141
^10^
نقد اين نظريه 143
اشكال اول 143
اشكال دوم 144
نتيجه گيرى از مباحث گذشته 146
نظريه آيت اللّه سبحانى درباره ظواهر 146
اراده استعمالى و اراده جدى 147
ملاحظاتى در ديدگاه آيت اللّه جعفر سبحانى 150
ملاحظه اول 150
نمونه اول 152
نمونه دوم 152
نمونه سوم 153
ملاحظه دوم 155
نظريه قطعى الدلاله بودن ظواهر قرآن 157
دلايل قطعى الدلاله بودن قرآن 157
دليل اول: تتميم بيان 157
دليل دوم: اعجاز قرآن 163
شبهات قطعى الدلاله بودن قرآن 164
شبهه اول: جسمانيت خدا، ظاهر برخى از آيات 165
پاسخ آيت اللّه سبحانى به شبهه مذكور 166
نقد و بررسى 169
جواز اراده معناى حقيقى و كنايى 171
پاسخ شبهه نخست: نسبت هاى تعيين كننده معانى الفاظ 174
تأثير شناخت خدا در مفاهيم الفاظ مربوط به او 178
مفهوم گناه و خطا درباره پيامبران 180
شبهه دوم: عدم امكان التزام به اطلاقات و عمومات قرآن 181
^11^
پاسخ اول: تخصيص و تقييد، تفسير نيست 181
شاهد قرآنى بر ادعاى فوق 182
نتيجه 184
نسخ يا تخصيص 184
پاسخ دوم: ايراد عام و اراده خاص، وجهى ندارد 185
توجيه ايراد عام و اراده خاص 185
نقد و بررسى توجيه مذكور 186
شبهه سوم: آيات ناسخ و منسوخ 187
قانون فاقد قيد تداوم و عدم تداوم 187
بخش سوم: مبانى تفسير
مقدمه 191
فصل اول: ادبيات عرب 193
نقش ادبيات در فهم قرآن 193
اعتبار اقوال و آراى اهل لغت 196
دلايل اعتبار اقوال لغوى ها 197
دليل عدم اعتبار قول اهل لغت 199
بى ثمر بودن بحث از حجيت قول لغوى 199
زمينه ها و منابع علم و اطمينان به معانى واژه ها 200
حضور معناى ماده در مشتقات (تلاش انحرافى دريافتن معانى واژه ها) 202
بررسى 206
نظر علامه طباطبايى(رحمه الله) درباره ماده و مشتقات 207
جمع بندى 209
فصل دوم: اصول محاوره 210
اصل اول: اسباب نزول 210
^12^
دلايل نقش شناخت اسباب نزول در تفسير قرآن 211
دليل اول: سبب نزول، قرينه پيوسته آيات قرآنى 211
بررسى دليل اول: اين دليل، امكان را اثبات مى كند نه وقوع را 212
دليل دوم: اتكاى قرآن به اسباب نزول در تفهيم حقايق 213
نمونه اول (آيه سعى صفا و مروه) 213
بررسى: نيازى به اين سبب نزول نيست 215
اختلاف روايات در شأن نزول آيه 218
نمونه دوم (آيه نفى جناح در خوراكى ها) 219
بررسى: سياق آيات، گوياى مفاد و مراد از آيه 220
سبب نزول يا تصريح آيه 222
تأييدى بر آنچه گذشت 223
اختلاف روايات در سبب نزول آيه 224
نمونه سوم (آيه نسىء) 225
نمونه چهارم (آيه متخلفان از جنگ تبوك) 226
بررسى نقش اسباب نزول در فهم آيه شريفه 228
اهداف قرآن و انتظارات ما 229
بى نيازى فهم آيه از اسباب نزول 231
ناكارآمدى اسباب نزول در تفسير قرآن 233
دلايل ناكارآمدى اسباب نزول در فهم آيات 233
دليل اول: تعارض ها و تناقض ها 234
دليل دوم: محدوديت اطلاع و دواعى گوناگون 235
دليل سوم: نقش فرقه گرايى ها در نقل حوادث 235
دليل چهارم: براى بسيارى از آيات، سبب نزول نقل نشده است 236
دليل پنجم: اسناد اسباب نزول، قابل اعتماد نيست 237
^13^
سخنى شگفت: رفع ابهام از آيه، دليل صحت سبب نزول 238
نظر علامه طباطبايى(رحمه الله) درباره اسباب نزول 240
اصل دوم: سنت و نقش آن در تفسير قرآن 243
دلايل وابستگى فهم قرآن به سنت 243
دليل اول: آيه تبيين 243
بررسى: اشكال هاى عمده در استدلال به آيه 245
اشكال اول 245
دفع يك توهم 245
اشكال دوم 247
دليل دوم: آيات تعليم 249
بررسى: تفاوت تعليم و تفسير 250
دليل سوم: فهم قرآن، در انحصار معصومان(عليهم السلام) 252
دليل چهارم: عدم حجيت قرآن بدون قيّم 252
بررسى دليل چهارم 254
تلاش بى ثمر 256
دليل پنجم: وجود اجمال و ابهام در قرآن و بيان آن در سنت 260
پاسخ: نبودن اجمال و ابهام در قرآن 262
تفاصيل احكام و ساير معارف، تفسير قرآن نيست 263
دليل ششم: تفسير قرآن بدون سنت، به خلاف مراد الهى مى انجامد 268
پاسخ: عدم حجيت روايات مخالف ظاهر قرآن 269
نظر آيت اللّه خويى(رحمه الله) درباره آيه قصر 270
ادله استقلال قرآن از سنت 271
ادله قرآنى 272
1. آيه تدبّر 272
^14^
2. آيه محكمات و متشابهات 274
3. آيه تبيان 276
ادله روايى: استقلال قرآن از سنت 276
رابطه خبر واحد با تفسير 276
اقسام خبر 277
اعتبار خبر واحد در گرو جعل حجيت 278
حجيت خبر واحد در امور اعتبارى 280
حجيت خبر واحد در امور تكوينى 281
نقش خبر واحد در تفسير قرآن 282
گستره حجيت خبر واحد از ديدگاه عالمان 283
نظريه حضرت آيت اللّه خويى(رحمه الله) 283
بررسى نظريه آيت اللّه خويى(رحمه الله) 285
نظر علامه طباطبايى(رحمه الله) درباره گستره حجيت خبر واحد 288
دليل ادعاى يادشده 291
نظر علامه طباطبايى(رحمه الله) درباره تفسير قرآن به سنت 293
نظر علامه شعرانى(رحمه الله) درباره گستره حجيت خبر واحد 296
جمع بندى مباحث سنت و تفسير قرآن 297
تذكر 298
اصل سوم: نقش «عقل» در تفسير 299
بيان اول: فهم حقايق ژرف قرآن، در گرو عقل و برهان هاى عقلى 300
بيان دوم: دريافت نكات و ظرافت هاى قرآن در گرو تدبر و تعقل 302
بيان سوم: قضايا و احكام عقلى، قرينه پيوسته آيات قرآن 303
بررسى بيانات سه گانه 304
بررسى بيان اول 304
^15^
بررسى بيان دوم 305
بررسى بيان سوم 306
نمونه هايى از تفسير عقلى 308
دلايل ناكارآمدى قضاياى عقلى در تفسير قرآن 320
دليل اول 321
دليل دوم 322
دليل سوم 324
دفع توهم 324
نكته اى ديگر 326
اصل چهارم: ويژگى هاى متكلم، قرينه اى بر مراد او 327
نقش شناخت صفات خداوند در تفسير قرآن 327
نمونه اى از تفسير با توجه به صفات خدا 327
دليل روايىِ نقش شناخت خدا در فهم كلام او 328
نقد و بررسى: ويژگى قرآن، مانع اتكاى قرآن به صفات خدا به عنوان قرينه 330
كدام شناخت؟ 333
ويژگى هاى سخن، قرينه اى براى سخن 334
اصل پنجم: ويژگى هاى مخاطب، قرينه اى بر مراد متكلم 336
دليل قرآنى 337
دفع يك توهم 339
دليل روايى 341
روايت اول 341
بررسى روايت اول 341
روايت دوم 344
بررسى روايت دوم در پرتو بررسى دو آيه قرآن 346
^16^
1. آيه تثبيت 346
2. آيه عفو 348
عصمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و آيه «عفا اللّه عنك...» 350
اصل ششم: نقش آيات در تفسير آيات (تفسير قرآن به قرآن) 353
مقصود از تفسير قرآن به قرآن 354
دلايل تفسير قرآن به قرآن 356
دليل اول: تفسير قرآن بهوسيله قرآن در آيات قرآن 356
نقد و بررسى 362
دليل دوم: تفسير قرآن به قرآن، شيوه معصومان(عليهم السلام) 368
بررسى: تفاسير مأثور، اين ادعا را ثابت نمى كنند 369
نمونه هايى از تفسير قرآن به قرآن در روايات و بررسى آنها 370
دسته نخست از روايات 370
روايت اول 370
بررسى روايت اول 371
آيا تعبّد كارساز است؟ 373
روايت دوم 374
بررسى روايت دوم 375
روايت سوم 378
بررسى روايت سوم 379
روايت چهارم 381
بررسى: عدم اشتراك محتوايى ميان آيه بقره و آيه احقاف 382
تقرير بيان اميرمؤمنان(عليه السلام) درباره آيه سوره بقره و
آيه سوره احقاف 384
روايت پنجم 384
^17^
بررسى روايت پنجم 385
دسته دوم از روايات 387
بررسى 387
دليل سوم: سيره متشرعه، دليل درستى تفسير قرآن به قرآن 388
بررسى 388
خلط حقايق و اعتباريات در روش فهم قرآن 389
دليل چهارم: آيات پراكنده در يك موضوع، دليل درستى و ضرورت تفسير 393
قرآن به قرآن 393
نقد و بررسى 394
دليل پنجم: تفسير قرآن به قرآن، مقتضاى اصل عقلايى در تفهيم و تفاهم 397
توضيح مقدمه اول 397
توضيح مقدمه دوم 398
بررسى: امكان، غير از وقوع است 398
شيوه قرآن در ارائه حقايق 399
بررسى 399
روايت ضرب القرآن و رابطه آن با تفسير قرآن به قرآن 401
بررسى روايت از جنبه هاى مختلف 402
بررسى سند روايت 402
معناى روايت و بررسى آن 403
نقد و بررسى 405
نقد و بررسى 407
تعارض روايات ضرب القرآن با ديگر روايات 408
بررسى 408
روش ناصواب در بررسى روايات تفسيرى و مربوط به تفسير 409
ضابطه تفسير قرآن به قرآن 410
^18^
نمونه اول 410
نمونه دوم 412
نمونه سوم 413
آيات قرآن و محدوده تفسير قرآن به قرآن 415
روايات و محدوده تفسير قرآن به قرآن 416
اصول محاوره و محدوده تفسير قرآن به قرآن 417
منابع 421
نمايه
آيات 425
روايات 438
نقدى بر كتاب بازخوانى مبانى تفسير قرآن
ملاحظات مربوط به بخش دوم، فصل اول، تفسيرپذيرى قرآن، مبحث بى نيازى
قرآن از تفسير 446
ملاحظات مربوط به بخش دوم، فصل دوم: امكان و جواز تفسير 449
ملاحظات مربوط به بخش دوم، فصل سوم: حجيت ظواهر قرآن 452
تتميم كشف تكوينى با تشريع 455
ملاحظات مربوط به بخش سوم، اصل ششم، دلايل تفسير قرآن به قرآن، دليل
دوم: تفسير قرآن به قرآن، شيوه معصومان: 457
حسن ختام 471


19
سخنى با خواننده

قرآن كريم نورى از سوى خداوند است كه بر ظلمتكده دنيا تابيد تا آدميان را به سوى كمال مطلق رهنمون شود; كتابى است كه برترين معارف الهى را با بهترين آهنگ دلنواز به بشريت هديه مى كند.(1) والاترين كتاب آسمانى و «مهيمن» بر تمام كتب و يگانه كتاب تحريف ناپذير و منادى هدايت براى جهانيان است;(2) نعمت بزرگى است كه پروردگار هستى، عطاى آن را بر زمينيان منّتى بزرگ مى داند(3) و تنها كتاب الهى است كه هرچه را بشر براى سعادت بدان نياز دارد، واگذار نكرده(4)و ذات اقدس الهى، محافظت از آن را برعهده گرفته است.

انديشمندان از ابتداى نزول قرآن كريم، هر يك به فراخور درك و فهم خود، از اين نور الهى بارقه اى برگرفته اند. فقيهان، مفسران، متكلمان و... هر كدام به گونه اى بر «مأدبه الهى» نشسته، عشق خود را به فرياد رسانده(5) و اعتراف كرده اند كه آنچه دارند «همه از دولت قرآن»(6) دارند.

1 . «واتّبعوا احسنَ ما اُنزل اِليكم» (زمر: 55).

2 . «اِنّ هذا القرءان يهدى للّتى هى اقوم و يُبشّر المؤمنين» (اسراء: 9).

3 . «لقد مَنَّ اللّه على المؤمنين اِذ بعث فيهم رسولا مِن أنفسهم يتلوا عليهم ءايته و يُزكّيهم و يُعلّمهم الكتابَ والحِكمة» (آل عمران: 164).

4 . «و نزّلنا عليك الكتابَ تبيانا لكلّ شىء و هُدى و رحمة و بُشرى لِلْمُسلمين» (نحل: 89).

5 . عشقت رسد به فرياد ار خود بسان حافظ / قرآن ز بر بخوانى در چارده روايت.

6 . صبح خيزى و سلامت طلبى چون حافظ / هرچه كردم همه از دولت قرآن كردم.


20

قرآن كريم، داراى ظاهر و باطنى است; ظاهرش زيبا و دلنواز و باطنش ژرف و عميق است.(1) خداوند مهربان، فهم كتاب آسمانى خودش را آسان نموده تا پندجويان از آن اندرز گيرند.(2)هرچند با تكيه بر ادبيات عرب و اصول محاورات مى توان به فهم ظواهر غالب آيات قرآن دست يافت، ولى «حقيقت» و «باطن» قرآن بسيار فراتر از آن است كه افراد عادى و حتى دانشمندان بتوانند آن را به خوبى ادراك و تبيين كنند; همان گونه كه در روايتى به نقل از امام حسين(عليه السلام) مى خوانيم:

كتاب اللّه عزوجل على اربعة اشياء: على العبارة، والاشارة، واللطائف والحقايق; فالعبارة للعوام، والاشارة للخواص واللطائف للاولياء، والحقايق للانبياء:(3) كتاب خداوند عزيز و جليل بر چهار چيز مستقر گشته است: بر عبارت، اشارت، لطايف و حقايق. عبارت قرآن براى توده مردم و اشارت آن براى خواص و لطايف آن براى اولياى خدا و حقايق آن براى انبياى الهى است.

به اعتقاد بسيارى از دانشمندان متأله و متعمق از جمله حضرت امام(قدس سره)حقيقت قرآن شريف الهى، قبل از تنزل به منازل خلقيه و تطور به اطوار فعليه از شئون ذاتيه و حقايق علميه در حضرت و احديت است و آن حقيقت «كلام نفسى» است كه مقارعه ذاتيه در حضرات اسماييه است و اين حقيقت براى احدى حاصل نشود به علوم رسميه و نه به معارف قلبيه و نه به مكاشفه غيبيه مگر به مكاشفه تامه الهيه براى ذات مبارك نبى ختمى در محفل انس «قاب قوسين» بلكه در خلوتگاه سر مقام «او ادنى».(4)

1 . «له ظَهر و بَطن فظاهره حُكم و باطنه عِلم ظاهره أنيق و باطنه عَميق» (محمدبن يعقوب كلينى; كافى; ج 2، ص 598، كتاب فضل القرآن).

2 . «و لَقَد يَسَّرنا القُرآنَ لِلذّكر فَهَلْ مِنْ مُدَّكِر» (قمر: 17).

3 . محمدباقر مجلسى; بحارالانوار; ج 75، ص 278.

4 . امام خمينى; آداب الصلوة; ص 81.


21

ضرورت ژرف انديشى در قرآن كريم و لزوم بررسى جوانب مختلف علوم و معارف قرآن از ديرباز مورد توجه بوده و در سال هاى اخير نيز كتاب ها و مقالات مناسبى در اين باره نوشته شده است كه الميزان و تسنيم را مى توان دو قله و اوج اين گونه ژرف انديشى ها دانست.

از موضوعات بسيار مهمى كه پيش از پرداختن به تفسير بايد بدان عنايت كافى شود، توجه به كليات، اصول، مبانى، روش ها و گرايش هاى تفسيرى و... است. توجه كافى به اين مسائل و موضوعات باعث مى شود كارشناسان و محققان از سويى بتوانند از ژرفاى قرآن به اصطياد درهاى گرانبها بپردازند و از ديگر سو از فروافتادن مفسر در ورطه تفسيربه رأى اجتناب كنند. با توجه به آنچه گذشت، پرداختن به اين مهم در دستور كار گروه تفسير موضوعى قرار گرفت و حاصل آن پژوهش هاى مناسبى بود كه اميدواريم به زودى شاهد انتشار آنها باشيم.

يكى از اين پژوهش ها، كه فاضل و قرآن پژوه گرامى، حجة الاسلام والمسلمين جناب آقاى سيد محمدرضا صفوى آن را به سامان رسانده، «بازخوانى مبانى تفسير قرآن» است.

علاوه بر توضيح مفاهيم، برخى از مسائل مهمى كه در اين مجموعه بدان پرداخته شده، عبارت است از:

آيا همه قرآن نيازمند به تفسير است و كسى كه ادبيات عرب و اصول محاورات عقلايى را بداند، خود نمى تواند قرآن را بفهمد؟

آيا فهم قرآن اختصاص به افراد خاصى دارد كه دانش هاى خاصى داشته باشند؟ مقصود از روايات «انما يعرف القرآن من خوطب به»(1) چيست؟

آيا ظواهر قرآن حجت هستند؟ معناى حجيت ظواهر قرآن چيست؟ آيا

1 . محمدبن يعقوب كلينى; كافى; ج 8، ص 311. مستدرك الوسائل; ج 17، ص 335. محمدباقر مجلسى; بحارالانوار; ج 24، ص 237.


22

اصولاً امكان جعل حجيت براى ظواهر وجود دارد؟

قرآن قطعى الدلالة است يا ظنى الدلالة؟

طريقه فهم قرآن و دريافت ظواهر آن چيست؟ مهم ترين اصول براى تفسير صحيح قرآن و فهم كلام اللّه كدام است؟

نقش ادبيات عرب بهويژه قول لغويين در فهم قرآن چه مقدار است؟

آيا دانستن اسباب نزول در تفسير قرآن نقشى اساسى دارد؟

آيا سنت، عقل، قرينه هاى داخلى و خارجى و آيات قرآن، در فهم و تفسير قرآن نقشى اساسى دارد؟ به كدامين دليل؟

نويسنده فاضل، در اين متن متين در پى يافتن پاسخ اين پرسش ها و طراحى مبانى جديدى در تفسير قرآن بوده و گاه با نگاهى نو، برخى از مبانى مشهور تفسير قرآن را بررسى و نقد كرده است.

درباره اين متن مناسب است به چند نكته توجه شود:

1. نگاهى اين چنينى به مبانى مشهور در تفسير قرآن و نقد اين مبانى باعث مى شود باب گفتگوى انتقادى بيش از پيش در حوزه هاى علوم و معارف قرآن گسترده شده، با تضارب آرا، رأى صواب روشن شود.

2. «علم محورى»، «معارضات علمى» و «طرح سؤال» از سنت هاى رايج حوزه هاى علميه در طول تاريخ بوده و از جمله مطالبى است كه بارها مورد تأكيد مقام معظم رهبرى و ساير مراجع تقليد قرار گرفته است، چنان كه مقام رهبرى در ديدار با طلاب و فضلاى حوزه علميه فرمودند: «معارضات علمى طرح سؤال و بيان مسئله و شيوه جديد، هيچ ايرادى ندارد. آزادانديشى، خاصيت علمى بودن است و تحجر در ميدان علم، اصولاً معنا ندارد».(1)

1 . سخنرانى مقام معظم رهبرى در ديدار با «اساتيد، فضلا و طلاب نخبه»، حوزه علميه قم، در تاريخ 2/8/1389.


23

3. طبيعى است كه همه آنچه در اين مجموعه آمده، مورد تأييد كامل مديران و اعضاى هيئت علمى مجموعه نبوده و بهترين شاهد آن، مقاله انتقادى حجة الاسلام والمسلمين جناب آقاى يزدى از محققان فرزانه و قرآن پژوهان برتر مركز فرهنگ و معارف قرآن است كه در پايان همين كتاب منتشر شده است.

4. از آنجا كه مخاطب اين متن، متخصصان علوم و معارف قرآن هستند و متن براى عموم مردم تدوين نشده، از ترجمه برخى عبارات صرف نظر شده و در ارائه برخى از مطالب، به اشاره و اختصار اكتفا شده است.

5. مركز فرهنگ و معارف قرآن به عنوان يكى از مجموعه هاى وابسته به دفتر تبليغات اسلامى كه به فرموده مقام معظم رهبرى «نماد روشنفكرى حوزه علميه» است، همواره از نقدهاى علمى و نظريه پردازى در حوزه علوم و معارف قرآن استقبال مى كند.

6 . در پايان بر خود لازم مى دانم علاوه بر مؤلف محترم از ديگر عزيزانى كه در تهيه اين اثر نقش داشته اند و نام آنان در پى آمده، كمال تشكر را نموده، توفيق روزافزون آنان را از خداوند متعال درخواست نمايم.

1. حجة الاسلام والمسلمين على محمد يزدى، ناظر محترم پروژه و ناقد و عضو هيئت علمى پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى;

2. حجة الاسلام والمسلمين مصطفى محامى، ناظر محترم پروژه;

3. حجة الاسلام والمسلمين حبيب اللّه احمدى، ارزياب محترم شوراى پژوهشى مركز فرهنگ و معارف قرآن;

4. اعضاى محترم شوراى علمى گروه تفسير موضوعى;

5. حجة الاسلام والمسلمين على خراسانى، عضو محترم هيئت علمى و مدير محترم وقت گروه تفسير موضوعى;

6 . حجة الاسلام والمسلمين محمدعلى محمدى، عضو محترم هيئت علمى و مدير محترم گروه تفسير موضوعى;


24

7. حجة الاسلام والمسلمين محمد ابوطالبى، دبير محترم گروه تفسير موضوعى;

8. مركز نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، حروفچين، نمونه خوان و ويراستار اثر و ساير دوستان و همكارانى كه در به ثمر نشستن آن، هر يك ـ به سهم خود ـ نقش داشته اند. محمدصادق يوسفى مقدم مدير مركز فرهنگ و معارف قرآن


25
پيشگفتار

ستايش خدايى را كه قرآن را براى هدايت بشر فرو فرستاد(1) و در آن هيچ كژى و ناراستى ننهاد،(2) فهم آن را آسان،(3) حقايقش را آشكار كرد(4) و تبيين آن را خود برعهده گرفت(5) و با مردم و به زبان آنان سخن گفت.(6) و درود بر پيامبرخاتم(صلى الله عليه وآله) كه قلبش مهبط وحى شد(7) و در ابلاغ آن با همه توان كوشيد(8) و سلام بر اميرمؤمنان كه نفس رسول خدا(صلى الله عليه وآله) دانسته شد(9) و درود بر ساير خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله) كه خداوند آنان را چنان پاك گردانيد كه عِدل كلام وى(10) و قرآن ناطق شدند.(11)قرآن يگانه كتاب آسمانى است كه از تحريف مصون ماند; نه از آن كاسته شد و نه كسى را توان آن بود كه بر آن بيفزايد;(12) محتوا و الفاظ همه از خداوند

1 . بقره: 185.

2 . كهف: 1.

3 . قمر: 17.

4 . بقره: 70، 187، 219، 221. نور: 34 و 46.

5 . قيامت: 19.

6 . دخان: 58. ابراهيم: 4.

7 . بقره: 97.

8 . كهف: 6 .

9 . آل عمران: 61 .

10 . احزاب: 33.

11 . شيخ حر عاملى; وسائل الشيعه; ج 27، ص 34.

12 . حجر: 63 .


26

است;(1) سراسر حق است;(2) باطل به آن راه ندارد;(3) نور،(4) برهان،(5) بيان،(6) تبيان،(7)راهنما،(8) مبارك،(9) جلوه خدا(10) و آيت الهى است.(11)قرآن با تمام اين ويژگى هاى منحصر به فردش از دسترس مخاطبانش به دور ماند; تا آنجا كه پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) به درگاه خدا زبان به شكوه مى گشايد: بار پروردگارا، قوم من اين قرآن را وانهادند».(12)عده اى آن را سحر و افسون، گروهى شعر و دسته اى آن را بافته محمّد(صلى الله عليه وآله) و آموخته ديگران قلمداد كردند. اينها همه ريشه در جهل، تكبّر، خودخواهى، دنياطلبى و غوغاسالارى داشت. زمانى ديگر نيز قرآن وانهاده شد; نه از سوى قرآن ستيزان و منكران رسالت; بلكه از سوى معتقدان به قرآن و مؤمنان به رسالت. اين بار از سر تقوا و پرهيزگارى و احتياط در ديندارى; اين بار مستدل و با اقامه برهان، عالمانه و محققانه; اين بار گفتند همه قرآن رمز است و راز; رمزى ميان خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله) و خاندان او(عليهم السلام). گفتند ظواهر آن حجّت نيست. گفتند دلالت هايش ظنى و مقاصدش نامعلوم است. گفتند مجمل است و مبهم. گفتند علوم و فنون و عقول بر آن مقدم است. گفتند تا آنجا سراغش مى رويم كه با مكتب و مذهب و

1 . قيامت: 16 ـ 18. يوسف: 2.

2 . يونس: 108.

3 . فصلت: 42.

4 . نساء: 174.

5 . نساء: 174.

6 . آل عمران: 138.

7 . نحل: 89.

8 . نحل: 89.

9 . انعام: 92.

10 . محمّدباقر مجلسى; بحارالانوار; ج 89، ص 107.

11 . اسراء: 88.

12 . فرقان: 30.


27

اجماع مخالف نباشد; و گرنه بايد تأويل شود. نتيجه همه اينها آن شد كه فتوا دهند كسى را نرسد كه به آنچه از قرآن درمى يابد ايمان داشته باشد و به آن عمل كند(1) و دوباره بايد گفت: «اتّخذوا هذا القرآن مهجوراً».(2)اين پژوهش درصدد اثبات اين است كه قرآن كتابى روشن و روشنگر است، از اجمال و ابهام پيراسته است، از اينكه مراد خويش را بنمايد ناتوان نبوده است و نيست، ظواهر آياتش نه تنها حجت است كه اطمينان آور است، مدركات عقلى و اجماع بر آن مقدم نيست، گزاره هاى علوم و فنون بر آن پيشى نمى گيرد و موجب تأويل آن از ظاهرش نمى شود، فهم آن وابسته به اسباب و شأن نزول ها نيست و ـ در يك جمله ـ خود متكفل تفهيم خويش است.

1 . ديدگاه هاى يادشده و صاحبان آنها در مباحث آينده بيان خواهد شد.

2 . فرقان: 30.


28


29
بخش اول

مفاهيم


30