بررسی انتقادی نوپراگماتیسم با تأکید بر آراء ریچارد رورتی از منظر فلسفه صدرایی

نویسنده: ، استاد راهنما: ، استاد مشاور 1: ،
پایان‌نامه: باقرالعلوم(ع) - 1394 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
چکیده:
این تحقیق مبانی معرفتی و فلسفی نوپراگماتیستی ریچارد رورتی را در مورد ذهن و جنبه بازنمودی آن و حقیقت و ماهیت مورد بررسی قرار می دهد. نظرات رورتی بیانگر رویکرد پراگماتیستی او به شناخت می باشد که پیامدهای فلسفی و فرهنگی متعددی از جمله رویکرد او به زبان، پلورالیزم فلسفی و فرهنگی، طبیعت گرایی که منجر به نفی ذهن و مادی انگاری می شود و مهمتر از همه اولویت دادن دموکراسی بر فلسفه، می باشد. در رویکرد رورتی به شناخت بر خلاف فلسفه اسلامی که ملاک صدق وحقیقت بودن را باتوجه به اثبات ذهن وتجرد ادراک و تقسیم علم و شناخت به حضوری و حصولی، تطابق ذهن و عین می دانند؛ او با توجه به اینکه فرض های موجود در پس فلسفه مدرن را مورد تردید قرار می دهد و نشان می دهد که این فرض ها انتخابی است، ذهن را یکی از پیش فرض های انتخابی فلسفه سنتی، قلمداد میکند و عقیده دارد که باید کنار گذاشته شود. رورتی این فرض ها را کوششی برای فرار از تاریخ می داند به همین علت ملاک صدق را علاوه بر پذیرش تعاریف پراگماتیست ها از جمله جیمز و با توجه به رویکردش به زبان، وابسته به توصیفات هر چه سودمند تر که برای زندگی کنونی ما راهگشاست، می داند؛ و آن را تبیین عقلانیت و مرجعیت معرفتی به‌وسیله ارجاع به آنچه جامعه جواز آن را می دهد، می داند. او با بررسی تاریخی، اشتباهات و خلطهای فلاسفه را از دیدگاه تاریخ مورد اشکال قرار می دهد در نتیجه، به کنار گذاشتن و منحل کردن مسائل فلسفه می پردازد. در این تحقیق رویکرد نئوپراگماتیستی رورتی که با توجه به نفی ذهن و روش علمی، از پراگماتیسم جدا می شود با توجه به مبانی غنی و ارزشمند فلسفه اسلامی و با توجه به استدلال های مطرح شده از جانب آن‌ها مورد نقد قرار گرفته و علاوه برروشن شدن تعارضات و خلط های صورت گرفته در نظرات پراگماتیستی رورتی، با توجه به مبانی فلسفه اسلامی رویکرد مادی انگارانه و طبیعت انگارانه او به عالم و شناخت، نفی می شود و پیامدهای اخلاقی و اجتماعی نظراتش مورد بررسی قرار می گیرد. واژگان کلیدی: ذهن، ماهیت، حقیقت، وجود ذهنی، پراگماتیسم، نوپراگماتیسم، رورتی.
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - 1397