تأثیر افلاطون در آرای معرفت شناختی شیخ اشراق

نویسنده: ، استاد راهنما: ، استاد مشاور 1: ،
پایان‌نامه: باقرالعلوم(ع) - 1392 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
چکیده:
مباحث معرفت شناسی از مهمترین مباحث فلسفی از آغاز پیدایش فلسفه تا عصر کنونی در میان فیلسوفان به شمار می رود که همواره در این باره به بحث و نظر پرداخته اند. نخستین فیلسوفی که تدبر جدی بر معرفت و تحلیل آن ارائه نمود و به نوعی پایه گذار و پدر فلسفه غرب می باشد، افلاطون است. در این سو یعنی جهان اسلام، سهروردی، نخستین فیلسوف مسلمانی است که نظام فلسفی جدیدی را به پیروی از افلاطون و دیگر حکما پی ریزی کرد و آن را حکمت اشراق نامید. لذا این دو فیلسوف در تاریخ فلسفه غرب و شرق از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. اما مساله ای که در اینجا مطرح می گردد این است که افلاطون (به عنوان رئیس و امام حکمت اشراق به تعبیر سهروردی) تا چه اندازه در شیخ اشراق (به عنوان موسس این حکمت) تاثیر گذار بوده. در این پژوهش، محقق بر آن است تا با استفاده از روش کتابخانه ای، به تحقیق پیرامون این تاثیر بپردازد. لذا با بررسی مباحث معرفت شناسی و نقاط اشتراکی این دو حکیم از قبیل: رد شکاکیت مطلق، الزامی بودن فراگرفتن مقدمات پیش از شروع حکمت، پیچیدگی هستی شناسی و معرفت شناسی، پیمودن درجه عالی معرفت توسط سالک و نقاط افتراقی ای از قبیل: موسس بودن افلاطون و محیی بودن شیخ اشراق، تفاوت در نوع مقدمات و قبول حس و طبیعت به عنوان ابزار و منبع معرفت توسط شیخ اشراق برخلاف افلاطون، این نتیجه بدست می آید که سهروردی در برخی اصول همچون روش معرفت شناسی وامدار افلاطون است، اما در فروع با افلاطون تفاوت های بسیاری دارد. واژگان کلیدی: افلاطون، شیخ اشراق، معرفت، مثل، علم حضوری
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - 1397