عشق و عقل از دیدگاه ابن سینا و سهروردی

پایان‌نامه: باقرالعلوم(ع) - 1392 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
چکیده:
عقل یکی از شریفترین نیروهای انسانی است که می تواند کلیات و حقایق را درک کند و ممیز انسان از بهائم می باشد. از طرفی نیز عشق یکی از مسائل اساسی به حساب می آید که بنیان هستی بر آن نهاده شده و جنب و جوشی که سراسر وجود را فراگرفته به خاطر همین انگیزه است. بحث عقل و عشق از جمله مباحثی است که همواره مورد توجه حکیمان و عارفان قرار گرفته است. ابن سینا فیلسوفی مشایی است که عقل جایگاه ویژه ای در مکتب او دارد. با این حال در میان نوشتههای بر جا مانده از و به نوشته ها و کتبی برمی خوریم که حاکی از گرایش های اشراقی او در اواخر عمر است. سهروردی نیز حکیمی اشراقی است که علاوه بر استدلال بر اشراق و شهود تکیه کرده و گرایش های عارفانه و فیلسوفانه نسبت به مسائل دارد. در این رساله سعی بر این شده که به بررسی نظر هر یک از این دو فیلسوف درباره عقل و عشق و همچنین رابطه آن دو پرداخته شود. هر دو فیلسوف عقل را یکی از قوای نفسانی انسان می دانند که قادر به درک کلیات بوده و به تجرید کلیه معانی می پردازد. عشق نیز از دید این دو فیلسوف محبتی است که از حد گذشته و ساری و جاری در تمام موجودات و هویات است. ولی شدت و ضعف عشق د ر موجودات بسته به میزان ادراک و علم آن هاست. بحث سازگاری یا ناسازگاری میان عقل و عشق از مباحث عرفانی است که بیشتر در سیر و سلوک الی الله مطرح می شود. با مطالعه و بررسی رسائل عرفانی این دو فیلسوف نیز می توان به نتایجی تقریبا مشابه رسید. هر دو فیلسوف ادراک و علم را مقدم بر عشق و اولین مرحله برای سیر و سلوک می دانند زیرا تا انسان شناختی نسبت به معشوق خود پیدا نکند سفر او آغاز ننمی گردد. و بدون ادراک،شوق و عشقی ایجاد نمی شود. کلمات کلیدی: عقل و عشق، تقابل عقل و عشق، ابن سینا،سهروردی
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - 1397