تحلیل و بررسی ساختارهای فقهی بر پایه روابط انسانی
نویسنده:
سید محمد رضی آصف آگاه
،
مقاله نشریه: مدیریت دانش اسلامی » سال 1398 بهار و تابستان 1398
چکیده:
ساختارهای فقهی را با معیارهای گوناگونی میتوان ترسیم کرد. یکی از معیارهای ساختارسازی فقه، روابط انسانی (رابطه با خدا، خود، انسانهای دیگر و طبیعت) است. گرچه فقیهان متقدم از این معیار بهره نبردند، اما استفاده از آن در میان متأخران فقها و اندیشوران فقه بسیار است.
این مقاله با جستوجو در میان کتابهای فقهی، ابتدا ساختارهای مبتنی بر روش مذکور را استخراج نموده و سپس از میان آنها ساختارهایی که طراحان آنها تصریح به پیروی از معیار روابط انسانی کرده یا این معیار در ساختارشان جایگاه ویژهای دارد را گزینش کرده است.
در این مقاله، شش ساختار ناظر به روابط انسانی معرفی و بررسی میشوند که عبارتند از: ساختار آیتالله مشکینی در الفقه المأثور، ساختار آیتالله اعرافی در فقه تربیتی، ساختار آیتالله اشتهاردی و آیتالله یزدی در مقدمه کشف الرموز، ساختار دکتر گرجی در کتاب تاریخ فقه و فقها، ساختار آلنجف در کتاب الحلال و الحرام فی الشریعة الاسلامیة و ساختار برجی در مقاله «دستهبندیهای ابواب فقه».
دستاورد مقاله نشان میدهد، اکثر دانشوران متأخر برای ساختاربندی فقه بهگونهای از معیار روابط انسانی بهره بردهاند و این معیار در میان متأخران و معاصران فقهپژوه، رایج و کاربرد بسیاری دارد. بهرهگیری از این معیار در ساختار، نشانگر توجه به انسان، نیارها و روابط او است. چنین رویکردی در ساختاربندی فقه، متمایز از رویکرد فقیهان متقدم و دارای اهمیت است و سوگیری متفاوت دانشوران کنونی فقه را نشان میدهد.
ساختارهای فقهی را با معیارهای گوناگونی میتوان ترسیم کرد. یکی از معیارهای ساختارسازی فقه، روابط انسانی (رابطه با خدا، خود، انسانهای دیگر و طبیعت) است. گرچه فقیهان متقدم از این معیار بهره نبردند، اما استفاده از آن در میان متأخران فقها و اندیشوران فقه بسیار است.
این مقاله با جستوجو در میان کتابهای فقهی، ابتدا ساختارهای مبتنی بر روش مذکور را استخراج نموده و سپس از میان آنها ساختارهایی که طراحان آنها تصریح به پیروی از معیار روابط انسانی کرده یا این معیار در ساختارشان جایگاه ویژهای دارد را گزینش کرده است.
در این مقاله، شش ساختار ناظر به روابط انسانی معرفی و بررسی میشوند که عبارتند از: ساختار آیتالله مشکینی در الفقه المأثور، ساختار آیتالله اعرافی در فقه تربیتی، ساختار آیتالله اشتهاردی و آیتالله یزدی در مقدمه کشف الرموز، ساختار دکتر گرجی در کتاب تاریخ فقه و فقها، ساختار آلنجف در کتاب الحلال و الحرام فی الشریعة الاسلامیة و ساختار برجی در مقاله «دستهبندیهای ابواب فقه».
دستاورد مقاله نشان میدهد، اکثر دانشوران متأخر برای ساختاربندی فقه بهگونهای از معیار روابط انسانی بهره بردهاند و این معیار در میان متأخران و معاصران فقهپژوه، رایج و کاربرد بسیاری دارد. بهرهگیری از این معیار در ساختار، نشانگر توجه به انسان، نیارها و روابط او است. چنین رویکردی در ساختاربندی فقه، متمایز از رویکرد فقیهان متقدم و دارای اهمیت است و سوگیری متفاوت دانشوران کنونی فقه را نشان میدهد.
تحلیل و بررسی ساختارهای فقهی بر پایه روابط انسانی
3/21/2019 12:00:00 AM