بررسی و نقد نظریۀ تابعیت مطلق اندیشۀ انسان از شرایط عینی و ذهنی با توجه به آرای‌ شهید مطهری

نویسنده: ،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1401 شماره 108
چکیده:
نظریۀ تابعیت مطلق اندیشه از شرایط عینی(اجتماعی) و ذهنی(فردی) یکی از مهم‌ترین مسائلی است که برخی مکاتب مانند سوفسطائیان، اومانیست‌ها و اگزیستانسیالیست‌ها و ... آن را مطرح کرده‌اند و اندیشه و ذهن آدمی را معیار حقیقت پنداشته‌اند و هر اندیشه‏ و فکری را تابع شرایط عینی(اجتماعی) و ذهنی(فردی) خودش تلقی می‌کنند. لذا به خاطر اهمیت این مسئله، هدف از نگارش این مقاله که با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و انتقادی انجام شده است، تحلیل و نقد این نظریه با توجه به آثار و آرای شهید مطهری است و به این پرسش پاسخ می‌دهد که: آیا هر فکر و اندیشه‌ای تابع مطلقی از شرایط ذهنی و عینی خودش است یا خیر؟ یافته‌ها و نتایج نشان داد که این نظریه دربارۀ انسان‌هاى مادی‌گرای محض مصداق دارد که فکر و منطق آنان، منطق منفعت‌طلبی است، اما دربارۀ کسانی که منطقشان، منطق فطرت است و تربیت‌یافتۀ‌ مکتب الهی هستند صادق نیست. همچنین این نظریه، وجود حقیقیت را انکار و اندیشۀ انسان را محصول و تابع مطلق شرایط ذهنی و عینی خودش تلقی می‌کند و هیچ استقلال و آزادی‌ای برای انسان در اندیشه و تفکر قائل نیست؛ در‌حالی‌که انسان با اراده، اختیار و آگاهی قادر است خودش را از تأثیر شرایط ذهنی و عینی دور نگهدارد. بنابراین این نظریه که بر مبنای مادی‌گرایی، شکاکیت (نسبی‌گرایی) و تعمیم اصل تأثیر متقابل اشیا به اصول و افکار شکل گرفته، ایراداتی به آن وارد است از جمله: نسبیت حقیقت، پذیرش عدم امکان خطا در افکار انسان، متزلزل‌شدن اندیشه و بی‌اعتباری همۀ فلسفه‌ها و اندیشه‌های عالم (چه مادی و چه الهی).
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - 1397